ذهن ما در حالت عادي خود، مشغول تنظيم و طبقه بندي افكار و احساساتي است كه از محيط پيرامون دريافت ميكند. اگر مقدار اطلاعات ورودي حسي (مانند اطلاعاتي كه از اندام هاي بينايي، شنوايي، چشايي، بويايي و لامسه دريافت ميكند) به آن زياد باشد، الگوي فكري ما پراكنده ميشود؛ بنا بر اين حتي در حالتي كه شخص كاملا" نسبت به احساس هاي خود هوشيار باشد و بهترين پند و اندرزها را نيز دريافت كند، هيچ تاثيري نخواهند داشت.
افكار، پيام هاي خستگي ناپذيري هستند كه از طريق نخاع از مغز به بدن مخابره ميشوند. بعد ياختههاي عصبي، پيام هايي را به مغز مخابره ميكنند. سپس مغز، آنها را بازگويي و تجزيه و تحليل ميكند و تصميم ميگيرد كه آيا آنها را بپذيرد يا رد كند. فكري كه مغشوش باشد، زودگذر است. حتي يك واژه از آن نيز ميتواند آزار دهنده باشد.
حذف و جايگزيني تلقينها
اين كه بخواهيد ديدگاههاي منسوخ و نامطلوبي داشته باشيد و يا آماده استقبال از زندگي خود باشيد، امري است كه خودتان بايد درباره ي آن تصميم بگيريد. اگر قسمت دوم اين قضيه درست است، تنها كسي كه مانع كار شما ميشود، خودتان هستيد. هر دفعه كه فكر يا صحبت ميكنيد، بايد بدانيد كه هر فكر و واژهاي، واكنش مربوط به خود را به دنبال دارد و بر بدن شما نيز تاثير مربوط به خود را دارد.
ارائهي تلقينميتواند نيروي نامحدودي را در هر دو جهت اعمال كند. اگر در افكار خود به شكست بيانديشيد، قطعا" شكست خواهيد خورد؛ ولي اگر همچون يك برنده صحبت كنيد، حتما" مانند يك برنده رفتار خواهيد كرد و بر موانع غلبه خواهيد كرد.
علت موثر بودن هيپنوتيزم آن است كه هر يك از ما استعداد منحصر به فردي (توان منقلب كردن ذهن با به كارگيري تجسم و خلاقيت)در وجود خود داريم وقتي در حالت پذيرش انديشه ها قرار داريم، از قضاوت هاي مهم اجتناب ميكنيم و سيستم اعتقادي ما به اين روند ميپيوندد. وقتي اين امر روي ميدهد، انديشههاي هيپنوتيزمي با مشاركت منطقي و خردمندانه ي فرد عجين ميشود.
اگر خود را به اين شكل نيرومند نسازيم، ذهن ما پذيراي تاثيرات منفي اعمال ديگران ميشود. هيچ كس نميتواند عميقتر از سطح آلفا پيش برود؛ مخصوصا" اگر دفعه اولي باشد كه اين روند را تجربه ميكند. اين به معناي آن نيست كه نميتوان به آنها كمك كرد. عدهاي در حالت مقدماتي خلسه، كار خود را شروع ميكنند و هر دفعه كه بيشتر تمرين ميكنند، به سطح عميقتري دست مييابند. دست اندركاران هيپنوتيزم در ابتدا اين طور فكر ميكردند كه هر چه به سطح عميقتري دست يابند، نتايج قويتري به دست مي آيد. بنده پس از 22 سال كه با اين پديده تجربه ي مستقيم داشتهام، به اين واقعيت رسيدم كه عمق حالت خلسه، هميشه مبنايي براي دسترسي به بهترين نتايج نيست.
منبع " کتاب هیپنوتیزم پیشرفته با ترجمه دکتر آرام "
با آرزوی موفقیت در زندگی برای شما
www.aram24.ir