چاكراها يا مراكز انرژي در انرژي درماني
چاكراها يا مراكز انرژي در حال چرخش، بخشهاي بسيار مهمي از كالبد انرژي هستند.همانند كالبد فيزيكي كه از اعضاي حياتي و كماهميتتر تشكيل شده، كالبد انرژي نيز دارايچاكراهاي اصلي و فرعي و چاكراهاي بسيار كوچك است. چاكراهاي اصلي، مراكز انرژي درحال چرخشي هستند كه بهطور معمول سه تا چهار اينچ قطر دارند و اعضاي اصلي و حياتيكالبد فيزيكي را كنترل ميكنند و به آنها انرژي ميدهند.
چاكراهاي اصلي، درست مانندنيروگاههايي هستند كه انرژي حياتي را براي اعضاي حياتي و اصلي تأمين ميكنند، اگر ايننيروگاهها به خوبي كار نكنند اعضاي حياتي ضعيف يا بيمار ميشوند؛ زيرا براي درست كاركردن، انرژي حياتي كافي ندارند. قطر چاكراهاي فرعي يك تا دو اينچ است و ريز چاكراهاكمتر از يك اينچ قطر دارند. چاكراهاي فرعي و ريز چاكراها بخشهاي كماهميتتر كالبدجسماني را كنترل كرده و به آنها انرژي ميدهد. چاكراها در داخل كالبد فيزيكي نفوذ ميكنندو در وراي آن نيز امتداد مييابند. چاكراها چند وظيفه مهم بر عهده دارند:
1ـ جذب، گوارش و توزيع پرانا در بخشهاي مختلف بدن به عهده آنهاست.
2ـ كنترل، تقويت و مسئوليت درست كاركردن تمام كالبد جسماني و بخشها و اعضايمختلف آن را بر عهده دارند. غدد درونريز را تحريك يا مهار ميكنند. تعداد زيادي ازناخوشيها تا حدودي ناشي از خوب كار نكردن چاكراها هستند.
3ـ بعضي از چاكراها مراكز استعدادهاي رواني هستند. فعالسازي چاكراهاي خاصيممكن است باعث توسعهيافتن استعدادهاي رواني خاصي شود. براي مثال چاكراهاي كفدست براي فعال كردن، آسانترين و امنترين چاكراها هستند. چاكراهايي در مركز كفدستها قرار گرفتهاند و با فعال كردن آنها فرد ميتواند توانايي خود را در احساس كردنانرژيهاي لطيف، هاله دروني، هاله تندرستي و هاله بيروني توسعه دهد. اين كار با تمركزكردن منظم بر روي آنها به سادگي انجام ميشود.
مكانيسم بيماريهاي سايكوسوماتيك در انرژي درماني
بيماريهاي سايكوسوماتيك دستهاي از بيماريها هستند كه با علائم جسمي و تغييراترواني همراهند و عوامل عاطفي، رواني و ذهني به عنوان عوامل اصلي ايجادكننده آنهامطرحند). احساسات و عواطف كنترلنشده مانند خشم، نگراني، هيجانهاي طولانيمدتو نااميدي، آثار نامطلوب نيرومندي بر كالبد انرژي دارند. براي مثال، خشم و نااميدي ممكناست باعث نقصان پرانا در اطراف چاكراي شبكه خورشيدي و ناحيه شكمي و يا باعثانباشتگي پرانا در اطراف چاكراي شبكه خورشيدي و چاكراي جلويي قلب شوند. مورد اولبا تظاهراتي مانند: سوءهاضمه، اجابت مزاج شل و در طولانيمدت با زخمهاي گوارشي يامشكلات كيسه صفرا بروز ميكند. در مورد دوم بزرگشدن قلب يا ساير مشكلات قلبيمورد انتظار است. به نظر ميرسد عواطف منفي در يك بيمار، باعث بروز يك نوع بيماري ودر بيمار ديگر باعث بروز بيماري ديگري ميشود.
خشم و نگراني شديد، كل كالبد انرژي را بيجان و فرد را مستعد ابتلا به تمام انواعبيماريها ميكند. عواطف منفي، باعث آشفتگي تمامي كالبد انرژي ميشوند؛ از اين روتمامي ضعيف ميشود. ممكن است شما خستگي و ضعف جسمانياي را كه بعد ازعصبانيت شديد بروز ميكند؛ تجربه كرده باشيد. علت اين امر تخليه هر دو كالبد انرژي وجسماني از پرانا يا انرژي حياتي است كه فرد را مستعد ابتلا به عفونت ميكند. اگر ناخوشيمنشاء عاطفي داشته باشد؛ علاوه بر انرژي درماني انجام مشاوره رواني هم ضروري است.طي كردن يك دوره شخصيتسازي و انجام منظم مراقبه براي غلبه بر تمايلات عاطفيمنفي توصيه ميشود. با انجام مراقبه و دروننگري روزانه، فرد خودبهخود به آگاهي بيشتر وبلوغ عاطفي دست مييابد و توانايي وي در كنترل و هدايت عواطفش به شدت اصلاحميشود. در نتيجه وضعيت سلامتي او به سرعت بهبود مييابد. توجه به اين نكته ضرورياست كه در اينگونه موارد انرژي درماني، بهبودي ماندگاري ايجاد نميكند؛ مگر اينكهحالات عاطفي مربوطه تغيير داده شود. اين كار شبيه خاموش كردن آتشي است كه بهطورعمدي افروخته شده است. بدون تلاش براي توقيف مجرم چه عاملي ميتواند آتشافروز رااز اقدام دوباره، پس از نوسازي خانه باز دارد؟ تنها با رفعكردن ريشه بيماري، بهبودي دائميميتواند حاصل شود.
منبع :اسرار ذهن