آیا از موفق شدن می‌ترسید؟

آیا از موفق شدن می‌ترسید؟
صحیح یا غلط بودن جملات زیر را در کنار آنها یادداشت كرده و در انتها نتیجه را محاسبه کنید.
1-گاهي اوقات مي‌ترسم كارها را به همان خوبي كه توانايي‌اش را دارم انجام دهم.
2-معمولا نگرانم كه اگر كارهايم را به بهترين شكل ممكن انجام دهم دشمني ديگران را برانگيزم.

3-هرگز نگران اين موضوع نيستم كه شايد اگر كاري را بسيار خوب انجام دهم ديگران دوستم نداشته باشند.
4-معمولا كمتر از حد توانايي‌هايم كارهاي مختلف را انجام مي‌دهم تا موقعيت كسي تهديد نشود.
5-معمولا نگرانم كه مبادا ديگران فكر كنند من فرد خودنمايي هستم.
6-هرگز نگران اين موضوع نيستم كه شايد ديگران فكر كنند من خيلي سختكوش و پركار هستم.
7-هرگز نگران نيستم كه كسي فكر كند من در حيطه كاري خودم بهترين هستم.
8-معمولا مواقعي كه در كاري پيروز مي‌شوم بيشتر از زمان‌هايي كه در كاري شكست مي‌خورم نگران مي‌شوم.
9-همواره نگرانم كه شايد به نظر ديگران عجيب بيايد كه من در كارم صداقت دارم.
10- گاهي اوقات عمدا كارها را نادرست انجام مي‌دهم تا مطمئن شوم آيا كس ديگري مي‌تواند آن كار را بهتر از من انجام دهد يا نه.
11- معمولا نگرانم كه مبادا ديگران بيش از حد از من توقع داشته باشند.
12-معمولا اهدافي براي خودم تعيين مي‌كنم كه كمتر از آن‌چه كه لياقت آن را دارم هستند.
13-معمولا كارهايي را انجام مي‌دهم كه چندان چالش‌برانگيز نيستند.
14-آن‌قدر كه بايد از انجام كارهاي مهم لذت نمي‌برم.
15-دوست ندارم با ديگران رقابت كنم به‌خصوص اگر در اين رقابت احساس ناخوشايندي پيدا كنم.
16-نگرانم كه مبادا دوستانم از من انتقاد كنند.
17-گاهي اوقات از اين‌كه بيش از حد نسبت به توانايي‌هاي خودم آگاهي پيدا كنم مي‌ترسم.
18-هرگز نگران نيستم كه شايد ارتباطات دوستانه‌ام به دليل انجام دادن كاري خاص يا شركت در فعاليتي خاص به خطر بيفتد.
19-مي‌ترسم كه اگر در كاري خاص عالي و بي‌عيب و نقص باشم ديگران پشت سرم صحبت و بدگویی كنند.
20-زماني كه بايد كار مهمي انجام دهم احساسات شخصي ديگران برايم اهميتي ندارد.
21-عادت كرده‌ام نگران باشم اگر كاري را به خوبي انجام دهم شايد ديگران به من حسادت كنند.
22-هرگز نگران نيستم كه شايد موفقيت‌هاي تحصيلي و كاري من موجب بروز مشكل در روابط اجتماعي‌ام شوند.
23-نگران نيستم كه اگر در كار يا مساله خاصي بسيار موفق و لايق جلوه كنم ديگران احساس ناراحتي يا حتي بيماري كنند.
24-معمولا مي‌ترسم كه شايد ديگران مرا صرفا به خاطر كارهايي كه مي‌توانم براي آنها انجام دهم دوست داشته باشند.
25-نگرانم كه اگر توانايي‌هاي واقعي‌ام را به ديگران نشان دهم ديگران از من توقع بيش از حد داشته باشند.
26-نگرانم كه اگر در زمينه خاصي متخصص شوم ديگران دوستم نداشته باشند.
27-نگرانم كه اگر در زمينه خاصي متخصص شوم ديگران از من سود ببرند.
28-اگر بتوانم كاري را به بهترين شكل ممكن انجام دهم مي‌ترسم كسي موقعيتم را به خطر بيندازد.
29-نگرانم كه اگر ديگران متوجه شوند من به خوبي مي‌توانم آنها را درك كنم از من بترسند.
30-از نشان دادن توانایی‌های واقعی‌ام به دیگران نگرانم چون شاید نتوانم همیشه کارها را به بهترین شکل انجام دهم.

پاسخنامه
برای استفاده از پاسخنامه این آزمون پاسخ‌های خود را با کلیدی که ارايه شده مطابقت دهید:
1-صحیح
2-صحیح
3-غلط
4-صحیح
5-صحیح
6-غلط
7-صحیح
8-صحیح
9-صحیح
10-صحیح
11-صحیح
12-صحیح
13-صحیح
14-صحیح
15-صحیح
16-صحیح
17-صحیح
18-غلط
19-صحیح
20-غلط
21-صحیح
22-غلط
23-غلط
24-صحیح
25-صحیح
26-صحیح
27-صحیح
28-صحیح
29-صحیح
30-غلط
*از سال 1960 تاکنون تحقیقات گسترده‌ای در ارتباط با ترس از موفقیت صورت گرفته است. به طور کلی این حالت در زنان بیشتر از مردان مشاهده می‌شود. در یکی از تحقیقات از تعدادی دانشجوی مونث خواسته شد برای جمله زیر یک پاراگراف بنویسند:
بعد از پایان امتحانات ترم اول من دانشجوی ممتاز شدم…
به دانشجویان مذکر نیز جمله فوق داده شد و نتیجه واقعا تاسف‌بار بود. بیش از 62 درصد خانم‌ها در پاراگراف خود فقط از عواقب ناخوشایند این موفقیت نوشته بودند و تنها 9 درصد مردان از اتفاقات ناخوشایند و منفی این اتفاق نوشته بودند و بیشتر نکاتی در ارتباط با سختکوشی، زیرکی و هوش سرشار ذکر کرده بودند.
روان‌شناسان در تحقیقات خود دریافته‌اند این‌گونه ترس‌ها در زنان موجب می‌شود آنها برای خودشان سدی در برابر پیروزی بسازند و شخصا مانع موفقیت خود شوند. نکته جالبی که روان‌شناسان دریافته‌اند این است که تمایلات شخصی و برداشت‌های جامعه در بروز این‌گونه ترس‌ها بسیار موثر است. در آزمون حاضر روان‌شناسان دریافتند با تغییر در جمله اول زمانی که رشته تحصیلی مشخص شود نتیجه آزمون به میزان قابل توجهی تغییر می‌کند. اگر عنوان رشته پرستاری باشد زنان ترسی کمتر و مردان ترسی بیشتر خواهند داشت و برعکس زمانی که عنوان رشته مهندسی باشد میزان ترس زنان به مراتب بیشتر از ترس مردان خواهد شد. در واقع اگر رشته تحصیلی برای جنس مخالف رایج باشد بر ترس از موفقیت فرد تاثیر مستقیم می‌گذارد. همچنین زمانی که آزمون پیچیده‌تر شود تفاوت در نتیجه میان زنان و مردان بسیار کمتر شده و در مواردی از بین می‌رود. متاسفانه به دلیل آموزش‌های نادرست جامعه که از سالیان قبل وجود داشته زنان حتی زمانی که از درون چندان از موفق شدن نمی‌ترسند باز هم به دلایلی که معمولا برای خود آنها نیز نامخشص است به طور ناخودآگاه خود را از حضور و موفقیت در بعضی موقعیت‌ها کنار می‌کشند. بسیاری از دانش‌آموزان دبیرستانی و دانشجویان دختر سعی دارند موفقیت‌های خود را پنهان کنند چراکه نگرانند مبادا هوشمندی و زیرکی بالای آنان موجب شود موقعیت‌های عالی خود برای ازدواج را از دست بدهند چون مردان دوست ندارند با زنی ازدواج کنند که از آنها خیلی برتر و بالاتر باشد. شاید مردان ظاهرا بگویند از زنان هوشمند و زیرک بیشتر خوششان می‌آید اما واقعیت این است که هیچ مردی دوست ندارد همسرش از او باهوش‌تر و زرنگ‌تر باشد. به همین دلیل زنان حتی زمانی که به توانایی‌ها و هوشمندی‌های خود آگاهند ترجیح می‌دهند در میان گروه عامه باشند تا این‌که فردی منحصربه‌فرد و خاص جلوه کنند.
ترس از موفقیت مشکل بزرگی برای بسیاری از افراد است اما ساده‌تر و عادی‌تر از آن ترس از شکست است. هر دو مورد چه ترس از موفقیت و چه ترس از شکست در مواردی عواقب یکسانی دارند و یکی از مهم‌ترین عواقب آن این است که مانع می‌شود فرد با تمام وجود برای موفق شدن تلاش کند. زمانی‌ که افکار دو ورزشکار زن و مرد را با یکدیگر مقایسه می‌کنیم به نتایج جالبی دست می‌يابیم. اگر ورزشکار مرد در مسابقات شکست بخورد با خود فکر می‌کند که: من از تمام توانایی‌هایم استفاده نکرده و آن‌قدر که باید سعی نکردم. اما زنی که شکست می‌خورد با خود می‌گوید: رقیبم در مقایسه با من تواناتر و ماهرتر بود.
مشخص کردن تمایزاتی که بین ترس از پیروزی و ترس از شکست وجود دارد کار ساده‌ای نیست چون عواقب ناشی از این دو ترس بسیار به یکدیگر نزدیک و شبیه هستند. در یکی از تحقیقات صورت گرفته در مورد ترس از پیروزی و شکست مرد هنرمندی حضور داشت که تابلوهای نقاشی بی‌نظیرش همگان را خیره می‌کرد اما با این وجود هرگز آثارش را در هیچ نمایشگاهی در معرض دید همگان قرار نداده بود. جالب این‌جاست که گاهی او یکی از آثارش را به عنوان هدیه به دوستان و اقوام می‌داد و هر بار پیشنهادات بسیاری به او می‌شد که آثارش را در نمایشگاهی برای فروش بگذارد اما او با این‌که در وضعیت مالی خوبی نبوده و به پول نیاز داشت از این کار سر باز می‌زد. به نظر شما آیا دلیل او از این کار ترس از شکست بود یا ترس از پیروزی؟ برای این مرد موقعیت‌های بسیاری برای موفق شدن رخ داده بود اما او هر بار در را به روی پیروزی می‌بست. ‌
*برای محاسبه امتیازات به هر سوال یک امتیاز بدهید و در نهایت امتیاز پاسخ‌های صحیح را با یکدیگر جمع بزنید. اگر امتیاز شما زیر 15 باشد باید به فکر تغییر افکار و عادات‌تان باشید، اما نزدیک بودن امتیاز شما به 30 نشاندهنده این است که چندان ترسی از موفقیت ندارید و جرات و جسارت حرکت به سوی موفقیت و بهترین‌ها را دارید.
اگر جوان هستید حتما در اولین فرصت برای تغییر دست به کار شوید چون در غیر این صورت آینده‌تان را تباه خواهید کرد. برای افردی که به تازگی وارد دانشگاه شده‌اند یا به تازگی کار جدیدی را آغاز کرده‌اند طبیعی است که کمی معذب بوده و در بعضی موارد نتوانند خود واقعی و توانایی‌هایشان را آشکار کنند شاید گاهی احساس کنند هنوز شایسته بهترین‌ها نیستند اما با گذشت زمان درمی‌یابند که آنها شایسته هر آن‌چه هستند که با توانایی و مهارت‌های خود کسب می‌کنند و چندان مهم نیست که از همکلاسی‌ها و همکاران خود برتر باشند. اما اگر سن و سال و تجربه هنوز نتوانسته ترس شما از موفقیت را از بین ببرد باید فورا راهی برای حل مشکلتان بیابید. لیستی از موقعیت‌هایی بنویسید که ترس‌هایتان شما را از موفق شدن بازداشته‌اند. در لیست دیگری عواقب ناخوشایند و منفی که بعد از موفقیت و پیروزی به سوی شما روانه شده‌اند را یادداشت کنید. معمولا اگر بتوانید به درک درستی از این موضوع برسید بهتر می‌توانید از این مرحله و ترس‌های آزاردهنده خود عبور کنید. کدام یک از نگرانی‌ها و ترس‌هایی که در لیست دوم نوشته‌اید به وقوع پیوسته‌اند؟ مسلما بیشتر موارد تنها ترسی بوده‌اند که شما را از موفق شدن بازداشته‌اند و هرگز اتفاق نیفتاده‌اند.
اکنون که دریافتید بسیاری از ترس‌هایتان هرگز عملی نشدند سعی کنید چند مورد از نمونه‌هایی را که در لیست اول نوشته بودید و به دلیل ترس‌هایتان نتوانستید آنها را انجام دهید اکنون انجام دهید و اگر زمان آنها گذشته و آن فرصت‌ها دیگر وجود ندارند از هم اکنون دیگر اجازه ندهید ترس‌های بی‌مورد شما را از موفق شدن بازدارند.
ترس از موفقیت یک مشکل ریشه‌ای است و بسیارند افرادی که جنبه‌های مختلف زندگیشان به دلیل ترس از موفقیت تحت‌الشعاع قرار گرفته و اکنون برای آن موارد افسوس می‌خورند. اما از طرف دیگر ترس از شکست برای بسیاری دیگر مشکل چندان پیچیده‌ای نیست و می‌توانند با کمی تلاش بر آن فائق آیند.
از هیچ چیز نترسید، بال‌هایتان را باز کنید و از پرواز لذت ببرید.
منبع :موفقیت

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *