زمانی که می‌آموزیم تا در جستجوی حقیقت معنوی باشیم، به تدریج این حقیقت را در هر ناحیه‌ای از زندگی خود می‌یابیم. این موضوع به ویژه در مورد جزيیات صدق مي‌كند. جزيیات گلي زیبا به همان شیوه دیده خواهد شد که جزيیات نامه‌های ریخته شده در مقابل درب. حتی ظرف آشغال را نیز می‌توان زیبا دید. دکتر هاوکینز در این مورد می‌گوید:
انسان از طریق تصمیم مبني بر اين که بی‌هیچ قید و شرطی هر آن چه می‌بیند دوست داشته باشد به مسیر قلبی خود می‌افزاید. این مطلب بدان معنی است که انسان باید یاد بگیرد حتی سطل آشغال را نیز دوست داشته باشد. هنگامی که با نگاه مثبت و درستی به سطل آشغال نگاه کنیم، نه فقط دوست داشتنی می‌شود بلکه زیبا و کامل نیز می‌شود.
هنگامی که زیبایی و دوست داشتن یک سطل آشغال قدیمی بتواند خود را نشان دهد، انسان‌های معنوی می‌توانند تأيید کنند که كاملاً در مسیر معنویت در حرکت هستند.
هاوکینز
بعد از آن که آرام شدیم و به تدریج انرژی‌های مثبت‌تری را به زندگی خود جذب کردیم، همه جزيیات زندگی به طرز شگفت‌انگیزی زیبا و پر از وعده و قول می‌شوند. ما می‌توانیم به جزيیات اجاره خانه و دندان‌پزشکی باز گردیم که در ابتدا نگران‌کننده و رعب‌آور به نظر می‌رسید. ما ممکن است به جای مشکلات و نگرانی‌های بی‌انتهای خود در پرداخت صورت حساب موقعیت‌های بزرگ را در توده‌ای نامه ببینیم. جزيیات زندگی موقعیت بزرگی از تجربه زیبایی و لذت را برای ما فراهم می‌کند، فقط به اين شرط كه با ديد درستی به آن‌ها نزدیک شویم. اگر ما دارای عقیده نگرانی و ترس باشیم، این جزيیات همچنان دوباره در مقام موضوعات نگرانی و ترس به ما برخواهند گشت. اگر ما دارای عقیده لذت و تقدیر و ستایش باشیم، جزيیات زندگی این باورهای مثبت را به زندگی ما جذب خواهند کرد.
اگر یاد بگیریم تا حضور معنوی را در زندگی خود اعمال کنیم، شغل‌های کوچک نیز لذت‌بخش مي‌شود. موفقیت گسترده‌تر سرانجام از آن چيزي به وجود می‌آید که ابتدا به نظر می‌رسید چندان در زندگی ما مهم نبوده است و موفقیت به جای آن که استثناء باشد به قاعده همیشگی در زندگی ما تبدیل می‌شود.
نترسید و نهایت تلاش خود را برای شغل‌های به ظاهر کوچک انجام دهید. هر زمان که بر شغلی پیروز می‌شوید، قوی‌تر مي‌شوید. اگر کارهای کوچک را به خوبی انجام دهید، کارهای بزرگ همیشه خودشان حل خواهد شد.
دیل کارنگی
حل شدن کارهای بزرگ باور عمیقی است، اما نباید با "تنبل بودن" یا "بی تفاوت بودن" اشتباه گرفته شود. هنگامی که توجه خود را به سمت شغل‌های کوچک منعطف می‌کنیم، اهمیت شغل‌های بزرگ را نادیده نمی‌گیریم. در واقع ما صرفاً می‌فهمیم که تحت کنترل شغل‌های بزرگ نیستیم. ما فقط چیزهای کوچک را کنترل می‌کنیم و شغل‌های بزرگ را در رأس آگاهی‌های خود نگه می‌داریم و حفظ می‌کنیم. با آگاه ماندن از آن چه به شدت مهم است، بنا بر قانون جذب به واقع این باور و عقیده را وارد زندگی خود می‌کنیم.
یکی از بزرگ‌ترین نمونه‌های این نوع رفتار را می‌توان در فعالیت هزاران مورچه منفرد مشاهده کرد. هر کدام از این مورچه‌ها دارای شغل کوچکی برای انجام دادن هستند، اما آن‌ها به هنگام کار برای ایجاد یک کولون مورچه‌ای در ذهن خود دارای الگوهای بزرگتری نیز هستند. علاوه بر توجه به این جزيیات ظاهرا کوچک که هر مورچه از خود نشان می‌دهد، تصویر بزرگتری از آن کلونی دیده می‌شود.
ملکه غالباً در مقام رهبر دیده می‌شود و با وجود این ، او هرگز هیچ گونه دستور مستقیمی به مورچه‌ها نمی‌دهد. ملکه به مورچه‌ها دستور نمی‌دهد چه کاری انجام دهند. هر مورچه به رایحه خود واکنش نشان می‌دهد و ردپای شیميایی از خود به جای می‌گذارد که برای دیگر مورچه‌ها انگیزه فراهم می‌کند. این امر همان قانون جذب است که در زندگی مورچه‌ها اثر دارد. ژنتیک و سایر عوامل قطعاً در "تصمیم‌گيري" مورچه‌ها نقش ایفا می‌کنند، اما همچنان در هر مورچه حضور مستقلی وجود دارد، به طوری که آن‌ها می‌توانند تصمیمات خود را در چهارچوب بزرگتری بگیرند.
مورچه‌ها از فقدان رهبر مرکزی رنج می‌برند، اما کلونی‌های مورچه‌ها همچنان دارای الگوي رفتاري پیچیده و حیرت‌آوری بوده و تک تک مورچه‌ها حتی نشان داده‌اند که قادر به حل مشکلات هندسی پیچیده خود هستند. یک نمونه از این موضوع این است که مورچه‌ها غالباً براي خلاصي از اجساد مرده‌هايشان دورترین مکان را از هر ورودی به تپه‌های خود تعیین می‌کنند. مورچه‌ها تک تک برای تعیین مکان گور برای سایر مورچه‌ها فاصله بین تپه‌ها را اندازه‌گیری می‌کنند. این نظم، بالاتر از آگاهی جاري است و خوبی اعضاي آن کلونی را منعکس می‌کند.
این شناختِ بالاتر از نظم و تعادل، که در رفتار مورچه‌ها و بسیاری دیگر از گروه‌های حیوانات دید قابل مشاهده است، جزيي ضروری در ورای انرژی‌اي است که به تکامل کوچکترین شغل‌ها در جهان ما کمک می‌کند. میدان‌های انرژی معنویِ والاتر از طریق توجه فردی به کوچکترین جزيیات در زندگی عمل می‌کنند. این شغل‌های جزيي‌تر هدف اصلی تجربه روزانه ما از طریق ارتباط آن‌ها با اهداف والاتر در زندگی می‌شود. شناخت بهتر و والاتر، توجه کمتر به جزيیات را افزایش می‌دهد و هر کدام از ما می‌توانیم نسبت به آن چه در اطراف ما در حال وقوع است به آگاهی بیشتری برسیم.
منبع "کتاب قانون طلايي جذب با ترجمه استاد آرام "
با آرزوی سربلندی و موفقیت برای شما
www.aram24.ir
