انواع مختلف اختلالات شخصیتی چیست؟

انواع مختلف اختلالات شخصیتی چیست؟
در راهنمای تشخیصی و آماری ( DSM-IV ) ده نوع اختلال شخصیتی مختلف فهرست شده‌اند. این اختلالات در سه خوشه جداگانه رده‌بندی گردیده‌اند:

خوشه الف- اختلالات نامتعارف و غیرعادی

اختلال شخصیت پارانویایی

اختلال شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوفرنی‌گونه

خوشه ب- اختلالات چشمگیر، هیجانی یا عجیب

اختلال شخصیت ضداجتماعی
اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت نمایشی
اختلال شخصیت خودشیفتگی

خوشه پ- اختلالات اضطرابی یا ترسی

اختلال شخصیت اجتنابی اختلال شخصیت وابسته
اختلال شخصیت وسواسی (فکری- عملی)

تشخیص افتراقی
یک روان‌شناس بالینی پیش از آن که بتواند یک اختلال شخصیتی را تشخیص دهد باید اختلالات دیگری که می‌توانند باعث این عوارض شده باشند را مورد بررسی قرار دهد. عوارضی که در اختلال شخصیت بروز می‌کنند غالباً مشابه عوارض سایر اختلالات و بیماری‌ها هستند. همچنین، اختلالات شخصیتی معمولاً همراه با بیماری‌های دیگر بروز می‌کند.

آنچه در زیر آمده است اختلالات بالقوه دیگری هستند که باید پیش از تشخیص اختلال شخصیت در یک فرد، مورد بررسی قرار گیرند:

سوء مصرف دارو
اختلالات اضطرابی
افسردگی
اختلالات گسستی
هراس از اجتماع
اختلال فشار روانی پس-آسیبی
اسکیزوفرنی

اختلال شخصیت وابستگی چیست؟
این نوع اختلال شخصیت، یک الگوی بادوام از افکار، رفتار و کارکرد تحریف شده است. افرادی که به اختلال شخصیت وابستگی دچار هستند بیشتر در معرض ابتلاء به اختلالات اضطرابی قرار دارند. این نوع اختلال شخصیت در زنان بیشتر از مردان وجود دارد.

عوارض
افرادی که دچار اختلال شخصیت وابستگی هستند، نوعا شرایط زیر را دارند:

یک الگوی مزمن و فراگیر از رفتارنیازمندانه، وابسته و سلطه‌پذیر
بیش از حد در جستجوی راهنمایی، مشاوره، نصحیت و تایید گرفتن.
حساسیت نسبت به انتقاد و پذیرفته نشدن.
اعتماد به نفس و عزت نفس کم.
ناتوانی در تصمیم‌گیری بدون هدایت دیگران.
احساس بی‌پناهی به هنگام تنهایی.
ناتوانی در مخالفت با دیگران.
فروپاشی به هنگامه خاتمه یافتن یک رابطه نزدیک و نیاز به آغاز فوری یک رابطه جدید.

درمان
روان درمانی عموما برای درمان اختلال شخصیت وابستگی توصیه می‌شود.

در برخی موارد، داروهای ضد اضطراب یا ضدافسردگی برای کمک به افراد در غلبه بر عوارض اضطراب و افسردگی و مشارکت کامل در امر درمان تجویز می‌گردد. دارو درمانی به تنهایی برای درمان هیچ نوع اختلال شخصیتی توصیه نمی‌شود.

از آنجا که اختلالات شخصیت بر افکار، رفتار و روابط بین فردی تاثیر می‌گذارد، درمان شناختی-رفتاری غالبا بسیار اثربخش است. این نوع درمان به افراد کمک می‌کند تا روش‌های تازه تفکر، رفتار و ارتباط برقرار کردن را در خود رشد دهند.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی

انواع مختلفی از رفتارهایی که مطابق ارزش‌های جامعه و قانون ارتکاب به آنها «نهی یا جرم» تلقی شده است؛ در افراد دچار شخصت ضد اجتماعی دیده می‌شود. «دروغ گویی ، فرار از مدرسه و خانه بصورت مکرر ، دزدی ، نزاع ، سوء مصرف الکل و مواد ، تجاوز (به همجنس یا غیرهمجنس ) ، بد رفتاری با همسر و فرزندان » فقط نمونه‌هایی از اعمال و رفتار این بیماران است. افراد ضد اجتماعی در به بازی گرفتن دیگران مهارت دارند و به راحتی می‌توانند دیگران را برای شرکت در طرح‌هایی که برای بدست آوردن پول و شهرت نزدیکترین راه است، راغب سازند. شاید اصطلاح «مردان گوش بر یا گول زن» بتواند ویژگی‌های افراد ضد اجتماعی را در خود جمع کند.

با وجود اعمال ضد اجتماعی و خلاف قانون و با اینکه اکثرا پرونده‌های متعددی در محاکم قضائی دارند، ولی در این افراد رفتار یا صحبتی که حاکی از پشیمانی و ناراحتی واقعی از اعمال گذشته باشد دیده نمی‌شود و موقعی که از زندان آزاد می‌شوند، فورا کارهای ضد اجتماعی خود را از سر می‌گیرند. گویی این افراد فاقد وجدان هستند. نکته مهمی که شاید باعث تعجب شود این است که ظاهر افراد ضد اجتماعی راضی کننده و حتی فریب دهنده است. فریبنده از آن جهت که افراد با دیدن بیماران ضد اجتماعی در ظاهرشان نوعی قابل اعتماد بودن را احساس می‌کنند، ولی در پس این روکش «تنش ، خصومت ، تحریک پذیری و خشم» نهفته است.
همچنین این بیماران موقع صحبت (مصاحبه) با هوش کلامی خود افراد (درمانگر) را تحت تأثیر قرار می‌دهند. آنها وقایع و کارهای غیر قانونی خود را (بعد از تحریف حقایق) با «آب و تاب» و شرح جزییات هیجان ‌انگیز بیان می‌کنند. افراد ضد اجتماعی با این توانایی خود با تجربه‌ترین پزشکان را هم می‌توانند فریب دهند.

یک مثال
«نوجوانی 17 ساله پس از بازداشت شدن توسط پلیس ، حادثه منجر به بازداشت را اینگونه توضیح داد: من ماشین را دزدیدم و وقتی یک افسر پلیس جلو آمد او را زیر گرفتم و به سرعت به سمت مخالف خیابان پیچیدم. خیلی زود سرعت من به صد کیلومتر در ساعت رسید. وقتی به موانع خیابان رسیدم تصمیم گرفتم از آنها بگذرم. یک گلوله به سوی ماشین شلیک شد و به یکی از چرخ‌ها اصابت کرد و با ماشین به داخل یک گودال پیچیدم و آنها (پلیس ها) مرا دستگیر کردند. ولی ارزش داشت چه هیجانی!»

ملاکهای تشخیص اختلال ضد اجتماعی

الگوی مستمر بی‌اعتنایی و زیر پا نهادن حقوق دیگران که از پانزده سالگی شروع می‌شود و وجود سه علامت (یا بیشتر) از علائم زیر برای تشخیص ضروری است.
ناتوانی برای سازگاری با موازین اجتماعی و قانونی که با دست زدن به اعمال تکراری زمینه ساز دستگیری ، تظاهر نماید.
فریبکاری ، که با دروغ گویی مکرر ، استفاده از نام‌‌های غیر واقعی یا «گوش بر» برای نفع و لذت شخصی ، مشخص می‌شود.
رفتار تکانشی (لحظه‌ای) و ناتوانی برای طرح ریزی پیشاپیش.
تحریک پذیری و پرخاشگری که با نزاع و حملات فیزیکی مکرر تظاهر می‌کند.
بی‌احتیاطی نسبت به ایمنی (سلامت) خود و دیگران.
عدم احساس مسئولیت مستمر که با ناتوانی مکرر برای حفظ شغل و عدم احترام به تعهدات مالی تظاهر می‌کند.
فقدان احساس پشیمانی ، که با بی تفاوتی یا دلیل تراشی نسبت به آزار ، بد رفتاری یا دزدیدن مال دیگران ، تظاهر می‌کند.
سن فرد بالای 18 سال است.
شواهد اختلال سلوک با شروع قبل 18 سالگی وجود دارد.
وقوع رفتار ضد اجتماعی منحصرا در جریان اختلال اسکیزوفرنی یا اختلال مانی نیست.

تشخیص افتراقی اختلال ضد اجتماعی

اگر ملاکهایی برای تشخیص وجود داشته باشد ولی سن فرد موقع تشخیص از 15 سال پایین‌تر باشد تشخیص «اختلال سلوک» گذارده می‌شود (اختلال سلوک بر روی محور I کد گذاری می‌شود).
رفتار غیر قانونی

افراد زیادی کارهایی انجام می‌دهند که بر خلاف قانون یا ارزشهای اجتماع است ولی تمام آنها تشخیص ضد اجتماعی دریافت نمی‌کنند. با توجه به اینکه رفتار ضد اجتماعی شامل زمینه‌های متعددی از زندگی شخص دچار اختلال می‌شود، از رفتارهای غیر قانونی قابل تشخیص است. در زیر به علت شناسی اختلال ضد اجتماعی پرداخته می‌شود.

عوامل زیست شناختی اختلال شخصیت ضد اجتماعی

مطالعات آزمایشی نشان داده است که افراد ضد اجتماعی کوچکترین اضطرابی در مورد تنبیه شدن و ناراحتی‌های آینده (نتیجه کارها) ندارند. به عنوان نمونه در یک آزمایش دو گروه آزمودنی (گروه اول: افراد سالم ، گروه دوم: افراد دچار شخصت ضد اجتماعی) در انتظار دریافت شوک الکتریکی قوی به پوستشان بودند. (قبلا دستگاههای اندازه گیری به پوست دو گروه وصل شده بودند). نتایج نشان داد افراد سالم هرچه به زمان دریافت شوک نزدیک می‌شدند، تنش و اضظراب بیشتری نشان می‌دادند و در لحظه وارد شوک ، مقاومت پوستشان بصورت ناگهانی یافت (علامت افزایش اضطراب).

ولی هیچ یک از افراد ضد اجتماعی چنین واکنش پوستی که حاکی از اضظراب در آنها باشد، نشان ندادند. تحقیقات بیشتر این فرض را مطرح می‌کنند که ممکن است دستگاه عصبی خودکار در افراد ضد اجتماعی از همان آغاز تولد «کم واکنش» باشد. چنین کمبودی می‌تواند تبیین کند که چرا این افراد این همه به دنبال شور و هیجان هستند و تنبیه و مجازات نمی‌تواند آنها را از کارشان باز دارد.
عوامل خانوادگی اختلال شخصیت ضد اجتماعی
نظریه روانکاوی

نظریه روانکاوی ، رشد وجدان (فرا خود) را به میزان رابطه محبت آمیز کودک با والدین وابسته می‌داند. در یک خانواده سالم چنین محبتی باعث می‌شود که کودک «ارزشهای والدین خود را (که بازتاب ارزشهای جامعه است) درونی سازد (قبول کند) چون دوست دارد مانند والدین خود باشد و از این می‌ترسد که اگر بر خلاف خواسته‌های (ارزشهای) والدین رفتار کند از محبت آنها محروم شود. بدین ترتیب کودکی که از والدین خود محبتی دریافت نکرده، ترسی هم برای از دست دادن آنها ندارد و در نهایت وجدان (فرا خود) در آنها تشکیل نمی‌شود. این نظریه اگر چه منطقی بنظر می‌رسد، اما نتایج تحقیقات نشان داده‌اند که همه کودکان محروم از محبت والدین شخصیت ضد اجتماعی نمی‌شوند و برخی از کودکان برخوردار از محبت والدین نیز ضد اجتماعی شده‌اند.
نظریه یادگیری اجتماعی

برای کودک «جامعه» و بویژه «والدین» الگوهای خوبی برای «تقلید و یادگرفتن» نوع رفتار مورد قبول ارزشهای جامعه است. در بعضی از خانواده‌ها کودک یاد می‌گیرد که با«جذاب بودن ، دوست داشتنی بودن و توبه کردن» می‌تواند از تنبیه کار بد خود معاف شود. چنین الگویی می‌تواند به این یادگیری منجرشود که «نوع کردار (رفتار) مهم نیست بلکه توانایی وانمود کردن ، توبه کردن و پشیمانی» از همه مهمتر است.
درمان اختلال ضد اجتماعی
روان درمانی

اگر شخصیتهای ضد اجتماعی از حرکت بازداشته شوند (مثل بستری کردن در بیمارستان) همچنین «گروه‌های خود یاری» بیشتر از زندان و بیمارستان روانی برای این افراد مفید است. نکته مهم در روان درمانی این افراد ایجاد محدودیت‌های صریح قبل از شروع درمان است.
دارو درمانی

درمان دارویی بیشتر برای بهبود علائم اضطراب ، خشم یا افسردگی همراه با رفتار ضد اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما چون این افراد اکثرا سوء مصرف الکل و مواد داشته‌اند، باید در تجویز داروها احتیاط کرد. Top of Form

اختلال شخصیت خودشیفتگی چیست؟(اختلال شخصیت نمایشی)

اختلال شخصیت خودشیفتگی یک نوع اختلال فراگیر است که مشخصه آن خود محوری، کمبود احساس همدلی با دیگران، و حس مبالغه‌آمیز خود را مهم پنداری است. همانند دیگر اختلالات شخصیت، این اختلال نیز باعث به وجود آمدن یک الگوی پایدار رفتاری می‌گردد که بر روی بسیاری از جنبه‌های مختلف زندگی مانند روابط اجتماعی، خانوادگی و کاری تأثیر منفی می‌گذارد.

تخمین زده می‌شود که اختلال شخصیت خودشیفتگی در حدود یک درصد بالغین وجود داشته باشد. این اختلال در مردان شایعتر از زنان است.

عوارض
خودشیفتگی عبارتی است که برای توصیف کسانی که بیشتر به خودشان توجه می‌کنند تا دیگران به کار می‌رود. تشخیص بین کسانی که دارای شخصیت خودشیفته هستند و آن‌هایی که دچار اختلال شخصیت خودشیفتگی می‌باشند اهمیت دارد. کسانی که شخصیت خودشیفته دارند غالباً خودپسند، متکبر، مطمئن و خودمحور به نظر می‌آیند امّا همانند کسانی که به اختلال شخصیت خودشیفتگی دچارند، دارای تصورات مبالغه آمیز و بلند پروازانه نسبت به توانایی‌های خود نیستند.

افرادی که به اختلال شخصیت خود شیفتگی دچارند، نوعاً دارای شرایط زیر هستند:

حس مبالغه‌آمیزی نسبت به توانایی‌ها و دستاوردهای خود.
نیاز مداوم به توجه، تأیید و تحسین دیگران.
تخیلات ماندگار درباره کسب موفقیت و قدرت.
بهره‌کشی و به خدمت گرفتن دیگران برای کسب موفقیت شخصی.
خود را مستحقق برخورد ویژه دانستن.
کمبود احساس همدلی نسبت به دیگران.
حساسیت زیاد نسبت به انتقاد شدن و در نظر گرفتن انتقاد به عنوان حمله شخصی.

علل اختلال شخصیت خودشیفتگی
با وجودی که هنوز علت دقیق آن مشخص نشده است اما پژوهشگران چند عاملی که ممکن است در این اختلال نقش داشته باشند را تعیین کرده‌اند. تصور می‌شود که تجربیات دوران کودکی نظیر آسان‌گیری بیش از حد پدر و مادر و لوس بار آوردن، تحسین و تشویق فزاینده، تربیت نامطمئن، و کمبود واکنش واقعگرایانه، در پیدایش اختلال شخصیت خودشیفتگی نقش داشته باشند.

درمان
روان درمانی فردی می‌تواند به نحو موثری برای درمان این اختلال به کار رود، هر چند فرایند آن پیچیده و زمانگیر است. باید توجه داشت که کسانی که به این اختلال دچار هستند به ندرت به دنبال درمان خویش می‌روند. این افراد معمولاً با توصیه و تشویق افراد خانواده و یا به منظور درمان عوارض ناشی از این اختلال، درمان را شروع می کنند.

علت مشکل بودن درمان این است که فرد غالباً تمایلی به پذیرش وجود اختلال ندارد. روش‌های شناختی-رفتاری غالباً برای کمک به تصحیح و تغییر الگوهای مخرب فکری و رفتاری موثرند. هدف از درمان به وجودآوردن تصویر واقعی‌تری از خود در بیمار است. دارو درمانی معمولاً برای تغییرات بلند مدّت بی‌اثر است ولی گاهی برای درمان عوارض اضطراب و افسردگی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اختلال شخصیت پارانویایی چیست؟

اختلال شخصیت پارانویایی یک وضعیت مزمن و فراگیر است که مشخصه‌اش الگوهای مخّرب فکری، رفتاری و کارکردی است. حدس زده می‌شود که این اختلال در یک تا دو درصد بالغین وجود داشته باشد. عوارض این اختلال غالباً مشابه اسکیزوفرنی هستند و برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد که احتمال وجود پیوندی ژنتیکی بین این دو اختلال وجود دارد. افرادی که دچار این نوع اختلالات شخصیت هستند بیشتر در معرض خطر افسردگی و هراس از مکان‌های باز قرار دارند.

عوارض
افرادی که دچار اختلال شخصیت پارانویایی هستند نوعاً شرایط زیر را دارند:

بی‌اعتمادی و شک مزمن و فراگیر به دیگران.
حس این که دیگران به آن‌ها دروغ می‌گویند یا فریبشان می‌دهند.
اعتقاد به این که دوستان و خانواده بی‌صداقت و غیرقابل اعتماد هستند.
فوران خشم در پاسخ به وضعیتی که فکر می‌کنند فریب خورده‌اند.
معمولاً سرد، حسود، تودار، مرموز و جدّی.
در جستجوی معانی پنهان در مکالمات و حرکات.

درمان
اختلال شخصیت پارانویایی عموماً از طریق روان درمانی بهبود می‌یابد.

درمان شناختی-رفتاری غالباً در کمک به افراد در تنظیم الگوهای فکری تحریف شده و رفتارهای ناسازگارانه موثر است. رویکردهای درمانی دیگر شامل گروه درمانی و درمان روان‌پویشی می‌باشند.
در بعضی موارد از دارو درمانی نیز به همراه روان درمانی استفاده می‌شود. داروهایی که معمولاً در این مورد تجویز می‌گردند شامل داروهای ضد افسردگی، ضد روان‌پریشی و ضد اضطراب هستند. دارو درمانی به تنهایی برای درمان اختلالات شخصیتی توصیه نمی‌شود و بهتر است همراه با روان درمانی باشد

منبع :avapsy.

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *