بخشندگان خوشبخت هستند

بخشندگان خوشبخت هستند

در روزگار قديم، مردی سفری در پيش داشت. در آن دوران، اکثر مردم جز اشراف و ثروتمندان با پای پياده سفر می‌کردند.

همسر او بقچه‌ای پر از غذاهای خوشمزه برای او فراهم می‌کند تا در راه رفع گرسنگی کند. او از خنکی هوا استفاده می‌کند و صبح زود عازم می‌شود.

حوالی ظهر هوا گرم و شرجی می‌شود و او خسته و گرسنه به دنبال سرپناهی می‌گردد تا رفع خستگی و گرسنگی کند.

 

خيلی زود درختی پيدا می‌کند و در زير سايه آن می‌نشيند. به محض اينکه بقچه غذا را باز می‌کند و بوی غذاهای لذيذ همسرش در فضا می پيچد، صدای «ميو ميو» از پشت درخت بلند می‌شود. گربه‌ای با هفت بچه گربه تازه به دنيا آمده از گرسنگی صدا می‌کردند.

دل مرد مسافر به حال آنها سوخت. او گرسنگی خود را فراموش کرد و ظرف غذای خود را جلوی آنها خالی کرد. برای رفع تشنگی آنها نيز ظرفش را پر از آب کرد و کنار غذای ريخته شده گذاشت.

گربه و هفت توله‌اش با ولع تمام شروع به خوردن کردند و او از اين کار خود احساس رضايت عجيبی داشت که گويی همه دنيا را به او داده‌اند.

پس از مدتی با خود فکر کرد که اگر اين گربه‌ها در اين جاده دور افتاده، گرسنه و تشنه شوند، چه کسی به فرياد آنها خواهد رسيد؛ لذا ظرف ديگر غذای خود را نيز جلوی آنها خالی کرد و ظرف خالی آن را پر از آب کرد و کنار آنها گذاشت. اکنون احساس رضايت و خوشحالی می‌کرد؛ چون می‌دانست که گربه‌ها برای مدتی آب و غذا دارند.

مرد مسافر بدون خوردن يک لقمه نان به راه خود ادامه داد؛ اما لذت و آرامش عجيبی بر روح و روان او حکم‌فرما شده بود که قبلاً تجربه نکرده بود.

مهربانی و بخشندگی موهبتی است از جانب خدای مهربان.

 

منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "

انتشارات تجسم خلاق

www.aram24.ir

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *