جادوی مهاتما گاندی

جادوی مهاتما گاندی

در سال 1922، باز هم دولت بريتانيا مهاتما گاندی را برای شش سال ديگر به زندان محکوم کرد.

رئيس زندان که گاندی را خيلی خوب می‌شناخت، مطمئن بود که او با جاذبه‌ای که دارد، می‌تواند زندانيان را به خود جذب کند. او به خوبی می‌دانست که گاندی دشمن دولت بريتانيا است و نبايد به او اجازه دهد که ديگر زندانيان را تحت تأثير حرفهای خود قرار دهد.

 

تمام زندانيان هندو، مسلمان، سيک و مسيحی به گاندی عشق می‌ورزيدند و از مصاحبت و همنشينی او لذت می‌بردند؛ با اين وجود، چه کسی بايد با او هم سلول می‌شد؟

پس از انجام بررسيهای لازم، رئيس زندان، يک سياه پوست آفريقايی که به زبان هندی آشنايی نداشت را به عنوان هم سلول گاندی انتخاب کرد. به اين‌ترتيب، ظاهراً هيچ خطری از سوی اين دشمن امپراطوری بريتانيا وجود نداشت. اين سياهپوست در تمام مدت زندان تنها همنشين گاندی بود.

روزی، عقرب مرد سياه پوست را گزيد. مرد سياه پوست که از درد به خود می‌پيچيد و ناله می‌کرد، نزد گاندی آمد. او بدون آنکه حرفی بزند، دستش را گرفت تا جای نيش را به گاندی نشان دهد.

گاندی بدون لحظه‌ای درنگ جای نيش عقرب را مکيد تا اينکه حال مرد سياه پوست بهتر شد؛ سپس گاندی مقداری داروی خانگی به او داد تا از درد رهايی يابد.

گاندی چون يار و ياوری شفيق، در کنار مرد سياه پوست بود و چنان به او محبت کرد که او تا آخر عمر يکی از مريدان و دوستاران گاندی باقی ماند.

 

منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "

انتشارات تجسم خلاق

www.aram24.ir

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *