داستان مهتاب سوناتا
سوناتا دختر نابينايی بود که هرگز زيباييهای اين جهان را نديده بود، آبهای نيلگون درياها و رودخانهها، قاليچه سرسبز گياهان که خدای مهربان بر روی زمين پهن کرده، گلهای رنگارنگی که زينتبخش اين قاليچه هستند، ابرهايی که در آسمان حرکت میکنند و به شکلهای گوناگون درمیآيند و نور مهتاب نقرهای فام که در آسمان شب پرتو افکنی میکند و انسان را از خود بی خود میکند را نديده بود.
دختر نابينا که دوست صميمی بتهوون، آهنگساز مشهور بود، موضوع را با او در ميان گذاشت. بتهوون که میخواست دختر نابينا آنچه را که هرگز نديده تجربه کند، قطعه آهنگی بسيار زيبا به نام «مهتاب سوناتا» را ساخت که ما امروز از شنيدن آن لذت میبريم.
منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "
انتشارات تجسم خلاق
www.aram24.ir