ذن

ذن
                               
 
مکتب ذن ، يکي از شيوه هاي تفکر و معرفت شرق است. که از آموزه هاي بودا سرچشمه ميگيرد. و توسط بوديدارما از هند به چين و سپس از به ژاپن منتقل شد و در آنجا به اوج رسيد … 
اساس مکتب ذن بر شناخت انسان از خود و جهان پيرامون اش تاکيد دارد. و با تمرکز بر جسم و جان مي خواهد بدون ادعا، آرامش را به دست بيآورد. آرامش از دست رفته جهان امروز را.

ذن سعي دارد اين مدعا را به سادگي به دست بياورد. تنها با ذاذن ( ذا يعني نشستن و ذن به معناي مراقبه).و در هيچ است. اين هيچ با مفهوم غربي آن بسيار متفاوت است . در ذن به معناي ( نه – بودن ) است، نه به معناي نبودن…
اگر با چشمان ذن به جهان نگاه کنيم ، مي توانيم به حالتي برسيم که آنرا ساتوري ( به معناي تقريبي ادراک و روشنگري ) مي نامند . ذن با رنج و عشق آميخته است . عشق را نه تنها با لطافت نور ماه يا برگ گل و يا طعم چاي ، که گاه با ضربات چوب استاد و يا رنج هاي مادي در مي يابد . در ذن هر فرد انساني بايد بر تمام کردار بشري خود تمرکز کند و زندگي  را خود تجربه کند و به کسي وابسته نباشد. در ذن ، انسان تنها است. و با درک اين تنهايي به درک متقابل ديگران مي رسد.سالک ذن هيچگاه در جستجوي پايان ذن نيست. 
در ذن قداستي وجود ندارد. احترام زندگي و انسان معنا دارد. 
در ذن رسيدن به ساتوري به دو شيوه ممکن است، به آرامش شکفتن نيلوفر آبي و يا همچون برق آسمان در يک لحظه…
مهم آنست ، که جستجو نکني . تنها تمرکز. همين …
انتقال آموزه ها از اساتيد به نوآموزان ( و گاه برعکس ) در قالب داستانکهايي ريخته مي شود به نام :کوان.
کوان آميخته اي از طنز ، سخنان حکيمانه و گاه ابلهانه و وقايع روزمره و کنش هاي عادي بشري است.
هر سالک مخير است کوان را بنا به درک خود تفسير و تعبير کند ولي تنها وقتي معناي آنرا درمي يابد که به ساتوري مي رسد…
منتشر شده در
دسته‌بندی شده در ذن

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *