واکنشهای مثبت بر خلاء
بنا بر گفته استادان بزرگ و بسیاری از تعبیرهای مدرن از علم، هر چیزی که میتوان فهمید یا درک کرد همیشه مفهومی، غیرعینی یا ذهنی محسوب میشود. به همین دلیل قانون جذب در زندگی ما به خوبی راهگشا است. ایدههایی درباره "عدم وجود" یا "خلاء عاطفی" به غیر از تجربه ذهنی شخص هیچ وجود حقیقی ندارند. ما ایجادکنندگان نهایی حقیقت خود هستیم و رسیدن به این حقیقت تنها چیزی است که باید قبل از آن که خوشبختی در زندگی ما تبدیل به برتری شود انجام دهیم. سرانجام میفهمیم اگر کسی مثل ما وجود نداشت تا خلاء را از همان اول تجربه کند، هرگز "خلاء عاطفی" نيز به وجود نميآمد یا به افکار ما راه پیدا نميكرد. مشاهده کننده، یعنی وجود خودمان، حقیقت ذهنی است باعث میشود "خلاء عاطفی" وجود نداشته باشد. ما به دلایل خود درباره حقیقت جهان اطرافمان تبدیل میشویم. این موضوع عامل پیشروي طبیعی بسیاری از عارفان بزرگ در گذشت زمان است. بسیاری از این عارفان قبل از آن که به روشنگری برسند، دورههایی از افسردگی یا آن چه غالباً "شب تاریک روح" نامیده میشود، تجربه میکنند. اکهارت تول این ایده را درباره ترس خود بیان نموده و ایده "خلاء" را در کتاب خود با نام "نيروي حال" ارائه کرده است:
من احساس ميکنم به "خلاء" کشیدهشدهام. این احساس به گونهای در من نفوذ کرده است که خلاء در درون خودم، و نه در بیرون من، وجود دارد. ناگهان، هیچ ترس دیگری وجود ندارد و من به خود اجازه میدهم تا به خلاء بیفتم. بعد، هیچ چیز از آن چه اتفاق افتاده بود به یاد نمیآورم. من با آواز یک پرنده که بیرون از پنجره در حال خواندن بود بیدار شدم. قبلاً هیچگاه چنین صدایی نشنیده بودم. اشک در چشمهايم جاری شد. من آن اتاق را شناختم و با وجود این میدانستم که در واقع قبلاً هیچگاه چنین تصویری ندیده بودم. تا پنج ماه در وضعیت صلح و رستگاری ثابت و بدون تغییر زندگی میکردم.
تجربه اکهارت تول از "خلاء" تجربه کاملاً عمیقی بود که ظاهراً قبل از آن که توانایی غلبه بر آن را پیدا کند به داخل زندگی خود جذب کرده بود و در نتیجه بر آن چیره شد. بعد از تجربه او، درک این مسئله ساده است که تمرکز بر روی موضوعی دیگر توجه او را به خود جلب کرده بود و او ایدههای منفی را مسائلی میدانست که حقیقتاً هیچ محلی از اعراب در زندگی او نداشتند. تول نمیتوانست از تجربه "خلاء" چيزي به یاد آورد، زیرا چنین تجربهای در واقع در حقیقت غایی وجود نداشت. او در ادامه زندگی خود تجربههای زیادی كسب كرد که دارای ویژگی مثبتی برای او بودند، زیرا او مفهوم غلط "خلاء" را در زندگی خود از بین برد. تئودور ناتینگهام نیز در اشاره خود به تعلیمات پیتر اسپنسکی درباره احساسات منفی ایده مشابهی را ارائه کرده است.
منبع "کتاب قانون طلايي جذب با ترجمه استاد آرام "
با آرزوی سربلندی و موفقیت برای شما
www.aram24.ir