گاندي ژاپن
آن روزها، روزهاي سخت و تاريكي در تاريخ ژاپن بود. زلزله مهيبي بخشهاي وسيعي از كشور را ويران كرده بود. ميليونها نفر از مردم بيخانمان شده بودند؛ قحطي بيداد ميكرد؛ بيماريهاي واگيردار شيوع داشتند و خطر شورش و آشوب بسيار زياد بود!
امپراطور ژاپن فهميده بود كه بايد فرد لايق و كارآمدي اقدامات امدادرساني را سازماندهي كند. توزيع غذا، كمكهاي پزشكي و تامين سرپناه براي ميليونها بيخانمان، وظايف دشواري بودند كه تنها از عهده كاگاوا برميآمد.
متاسفانه، اين رهبر بزرگ در آن ايام در زندان به سر ميبرد. با فرمان ويژه امپراطور او را آزاد كردند. دولت حقوق بسيار خوب، محل اقامت مناسب، اتومبيل شخصي و تمامي امكانات آسايشي را به او پيشنهاد كرد تا در مقابل، اين وظايف را عهدهدار شود.
كاگاوا كه عاشق مردم فقير بود، گفت: «من با كمال ميل اين مسئوليت خطير را ميپذيرم؛ اما در مقابل، هيچ حقوق و امكاناتي نميخواهم. براي خدمت به مردم فقير بايد فقير بود!»
به راستي كاگاوا، گاندي ژاپن بود.
منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "
انتشارات تجسم خلاق
www.aram24.ir