نام گياه: بارهنگ
نامهاي ديگر: رد پاي مرد سفيد، طريلال، نان راه، بارهنگ برگ پهن، گياه سرباز
نام علمي گياه بارهنگ ، يعني پلانتاگو، از معادل فرانسوي كهن يک کلمه لاتين، به معني «گياه» يا «کف پا»، گرفته شده است. در يکي از داستانهاي قديمي آمده است، دوشيزه زيبايي با يک شواليه مشهور ازدواج ميکند. هنوز مدت زيادي از ازدواج آنها نميگذرد که شواليه به جنگ فراخوانده ميشود. هنگام خداحافظي با دوشيزه از او ميخواهد تا زمان بازگشت او صبر کند. دوشيزه همچنان وفادار باقي ميماند، ولي شواليه هرگز برنميگردد. بعد از آن همه انتظار، دوشيزه به گياه بارهنگ تبديل ميشود.
نام رايج بارهنگ شامل گونههاي پلانتاگو لانسئولاتا (بارهنگ برگ تيز) و پلانتاگو مديا است که بعضي مواقع به جاي پلانتاگو ميجر به کار ميروند.
بخشهاي مورد استفاده گیاه بارهنگ : برگ
ويژگيهای گیاه بارهنگ : دگرگونساز، ضد باکتري، ضد التهاب، ضد تشنج، منقبض كننده، خلطآور، ضد گرفتگي، تسکين دهنده، ادرارآور، قطعكننده خونريزي، لعابدار، خنك کننده، شفا دهنده زخم
كاربرد داخلي گیاه بارهنگ : مسموميت خوني، برونشيت، زکام، آماس قولون، سرفه، آماس مثانه، اسهال، آماس روده، التهاب معده، التهاب حنجره، ورم غشاء مخاطي بيني، سل، زخمهاي دروني، عفونت ادراري
نحوه کاربرد داخلي گیاه بارهنگ : چاي، تنتور، کپسول
بارهنگ گرماي بدن را از بين برده و مايعات اضافي را از بدن دفع ميکند و در عين حال التهاب و بافتهاي تحريک شده را تسکين ميدهد.
كاربرد موضعي گیاه بارهنگ : خونريزي، آماس پلک، جوش، ورم ملتحمه، بواسير، گزيدگي حشرات، پيچک سمي، نيش مار، گلودرد، دنداندرد، جراحت
نحوه کاربرد موضعي گیاه بارهنگ : گياه بارهنگ براي شفابخشي بافت آسيب ديده به صورت موضعي بسيار مفيد است. از آن ميتوان به عنوان مرهمي براي دنداندرد، جراحتها، خونريزي، جوش، نيش زنبور عسل، بواسير و پيچک سمي استفاده کرد. براي درمان گلودرد گياه بارهنگ را غرغره کنيد. در صورت آماس پلک و ورم ملتحمه چشمانتان را با گياه بارهنگ بشوييد.
كاربرد گیاه بارهنگ در آشپزي: برگهاي جوان گياه بارهنگ را ميتوان خرد کرد و به صورت خام يا پخته خورد.
طبع گیاه بارهنگ : شيرين، شور، تلخ، خنک، خشک
ترکيبات شيميايي گیاه بارهنگ : تانينها، فلاونوئيدها (آپيگنين)، لعاب، گليکوزيدها (اوکوبين)، اسيد سيليسيک، اسيد پالميتيک، اسيد استيريک، اسيد اولئيک، ويتامينهاي ث و کا، بتا کاروتين.
