اين نيز بگذرد
روزی پادشاه ايران تصميم گرفت که انگشتر ويژهای برای خود داشته باشد. او میخواست بر روی انگشتری کلماتی حک شود که هميشه به او آرامش دهد. کلمات و جملات بسياری برای اين منظور به شاه توصيه شد؛ اما هيچيک مورد قبول شاه واقع نشد.
در اين بين، درويشی وارد قصر پادشاه شد. پادشاه درخواست خود را با او نيز مطرح کرد.
درويش پاسخ داد: «پادشاها، اجازه دهيد جملهای به شما بگويم که هميشه شما را در آرامش مطلق فرو برد؛ همانطور که بارها مرا از غم و اندوه دور ساخته است».
و آن جمله اين بود: «اين نيز بگذرد!».
اين جمله چنان بر دل پادشاه نشست که آن را بر انگشتری خود حک کرد و هروقت كه با ناراحتي يا مشكلي مواجه میشد، با يک نگاه به انگشتر و خواندن آن جمله میتوانست با شجاعت و ايمان، با آن مقابله کند و هيچ غم و اندوهی به دل راه ندهد.
منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "
انتشارات تجسم خلاق
www.aram24.ir