هرچه خدا بخواهد بهترين است
اوايل صده نوزدهم ميلادی، دانشمندی در شهر جنووای سويس مشغول کار بر روی فشارسنج بود. بخشی از کار هر روز او ثبت فشار جو در شرايط مختلف جوی و آب و هوايی بود. او تمام يافتههای خود را بر روی کاغذ مینوشت و آنها را نگهداری میکرد.
او بيش از بيست سال نتايج و يافتههای خود را ثبت کرد. روزی خدمتکار او به تعطيلات میرود و خدمتکار ديگری را جايگزين خود میکند.
در همان روزهای اول، دانشمند طبق معمول به پيادهروی روزانه میرود. وقتی که دانشمند به خانه باز میگردد، متوجه میشود که تمامی کاغذها و مدارک او از روی ميزش برداشته شدهاند؛ در عوض، کاغذهای سفيد و کاملاً نو روی ميز هستند.
وقتی دانشمند از خدمتکار جديد سراغ کاغذها و مدارکش را میگيرد، او میگويد: «قربان وقتی اتاق شما را تميز و مرتب میکردم، آن کاغذهای کثيف و کهنه را در آتش شومينه سوزاندم و در عوض، اين کاغذهای سفيد و نو را روی ميز گذاشتم تا استفاده کنيد.
به اينترتيب، مجموعه بيست سال کار و تلاش بیوقفه اين دانشمند در آتش از بين رفته بود و همين اتفاق برای عصبانیشدن آرامترين افراد کافی بود؛ اما نه چنين انسانی! او ياد گرفته بود که همه اتفاقات مشيت الهی است و هميشه بايد سپاسگزار خداوند باشد. اين دانشمند صبور بدون آنکه عصبانی شود، تنها گفت: «خواست خدا بوده!»
يکی از سادهترين راههای کنترل خشم اين است که همه امور را مشيت و خواست الهی بدانيم و معتقد باشيم که هرچه خدا بخواهد بهترين است؛ اگرچه ظاهر قضيه چيز ديگری باشد.
منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "
انتشارات تجسم خلاق
www.aram24.ir
یک دیدگاه