مرگ به معنای فنا نيست!

مرگ به معنای فنا نيست!

سری راماکريشنا پاراماهانسا در شب پانزدهم آگوست 1883 درگذشت. هزاران هزار مريد و دوستار وی از غم از دست دادن چنين مرد بزرگی غرق در حزن و اندوه شدند.

 

همسر او که زن بسيار پرهيزگار و مومني بود، شارادامانی نام داشت و مردم او را «مادر» خطاب می‌کردند. اکنون او يک زن بيوه به حساب می‌آمد و طبق رسم و رسومات بايد بازوبند يادگار شوهرش را از بازوی خود بيرون می‌آورد.

شارادامانی سالها پيش وقتی که خيلی جوان بود، در جشن ازدواجش آن را از سري راماکريشنا هديه گرفته بود. تمام اين سالها، او حتی يک لحظه هم اين بازوبند را از بازوی خود بيرون نياورده بود و اکنون بيرون آوردن آن کار بسيار سختی شده بود.

بالاخره او تصميم گرفت که بازوبند را بشکند تا بتواند آن را از بازوی خود بيرون بياورد. چکشی برداشت تا به بازوبند بزند که ناگهان صدايی شنيد: «شارادا، شارادا، چه می‌کنی؟ من نمرده‌ام و فقط از جايی به جای ديگر رفته‌ام!»

آری، اين صدای راماکريشنا بود و همسرش کاملاً با آن آشنا بود.

يکی از بزرگترين اشتباهات بشر اين است که مرگ را به معنای پايان زندگی و فنا می‌داند؛ در حالي که تنها مهاجرت از جايی به جای ديگر است.

 

منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "

انتشارات تجسم خلاق

www.aram24.ir

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *