نامه را پاره كن!
روزي يكي از افسران زيردست استانتون فرمان او را كاملاً اشتباه متوجه ميشود و در نتيجه، آن را برخلاف فرمان استانتون انجام ميدهد.
استانتون كه از اين بابت بسيار عصباني شده بود، به لينكلن شكايت كرد، و گفت: «حالا به او ميفهمانم».
لينكلن او را تشويق كرد و گفت: «همين كار را بكن. يك تكه كاغذ بردار و هر چه ميخواهي برايش بنويس».
استانتون شروع به نوشتن نامه تندي كرد. وقتي كه او خواست نامه را ارسال كند، ديگر عصبانيتش فروكش كرده بود و در نتيجه، پرسيد: «براي چه كسي بايد نامه را بفرستم؟»
لينكلن لبخندي زد و گفت: «ديگر به نامهنگاري نيازي نيست. آن را پاره كن. تو فقط به كمي زمان نياز داشتي تا عصبانيتت فروكش كند».
به اينترتيب، تدبير لينكلن مانع از برخورد به استانتون با افسر زير دستش شد.
منبع " کتاب غذای روح 2 با ترجمه دکتر آرام "
انتشارات تجسم خلاق
www.aram24.ir