قانون جذب و واکنش‌های مثبت بر خلاء 2

هدف غلبه کردن بر احساسات منفی و تمیز کردن زندگی درونیمان است، به گونه‌اي که بتوانیم از انرژی‌ها دقیقاً برای به دست آوردن تجارب آگاهی بالاتر استفاده کنیم. پیتر اسپنسکی

اگر مدتی طولانی روی احساسات منفی خود کار کنیم، سرانجام به نقطه اشباع می‌رسیم و حقیقت جدیدی در ذهن‌ ما تبلور پیدا می‌کند. بر حسب درس بزرگی که بسیاری از معلمان معنوی تلاش می‌کنند تا به ما انتقال دهند. آثار چاپ شده دکتر دیوید آر. هاوکینز به طور گسترده‌ شواهد و مدارک آگاهی معنوی، هم‌چون آگاهی که در این جا ذکر شد، هستند. دکتر هاوکینز در آثار خود به کرات درباره ایده "خلاء" صحبت کرده است و درتفسیر این ایده درباره " پوچی " در تجارب معنوی روشنگری‌های ارزشمندی ارائه داده است:

 

"خلاء" عقیده‌اي است كه ذهن آن را احتمالي حقیقی مي‌پندارد. تنها احتمالات حقیقی در حقیقت همه وجود، یعنی کلیت و هستی، هستند. مشخص است که تضاد‌های نظری در این مفاهیم نيز وجود دارند.

تضادهای تئوریکی غالباً به آن چه "وجود" است فهمیده می‌شوند، اما این تضادها فقط انحراف‌های موقتی از این حقیقت هستند. این‌ها تصاویر واقعی از حقیقت نیستند. دکتر هاوکینز توضیح می‌دهد که مفاهیمی چون " عدم وجود " هنگامی که برای توصیف کلید برق استفاده می‌شود، حقیقتاً به وضعیت جداگانه‌ای اشاره نمی‌کند. "عدم وجود"  صرفاً ایده ساده‌ای است که برای تعریف آن چه حقیقتاً "نیستی" است استفاده می‌کنیم.
ظاهراً این موضوع نکته چندان مهمی نيست، اما دکتر هاوکینز توضیح می‌دهد که این موضوع در واقع برای شناخت حیاتی ما از جهان اطراف خود بسیار مهم است. ما مدام تصور می‌کنیم ایده‌های منفی ما مصداق عینی يا بیرونی دارند. دکتر هاوکینز بر اهمیت فهم این موضوع تأکید می‌کند که هرگز وضعیت حقیقی "نیستی" در مدار الکتریکی وجود ندارد، بلکه آن چه وجود دارد حضور یا عدم حضور الکتریسیته است. مشکلاتی که بین عشق و جدایی تجربه می‌کنیم همیشه از تصورات غلطی نشأت می‌گیرد که در زندگی ما پایگاه مشخصی دارد. این تصورات غلط همان "فقدان" یا "نبود" است. با این حال، فقدان یا نبود صرفاً حقیقتی نیست که ماورای فهم ما از آن درست باشد.
بدون تشخیص آن چه در حال انجام آن هستیم، ایده‌های مشخصی را به زندگی‌های خود جذب می‌کنیم. بعضی وقت‌ها نمی‌توانیم این مسئله را درک کنیم، زیرا به قدرت عظیم ذهن خود آگاه نیستیم. بعداً می‌فهمیم بسیار افسرده هستیم و در زندگی خود احساس پوچی می‌کنیم، اما علت آن را نمی‌دانیم. بسیاری از مذاهب معنوی دنیا تلاش می‌کنند تا ما را به مکانی ببرند که در بیشتر مواقع آن جا احساس خوب و خوشایندی داشته باشیم. اگر بتوانیم تمایلات منفی خود را حذف کنیم، چیزهای مثبتی را به زندگی خود جذب می‌کنیم که احساسات ما را بهبود می‌بخشند. در کل، ایده‌ها همیشه همچون مغناطیس عمل می‌کنند. آن‌ها بیشتر چیزهای یکسان را به سمت خود جذب می‌کنند و ما لحظه‌ای را می‌بینیم که در نهایت به مسیر درست گام بر می‌داریم. با هدایت افکار و احساساتمان به مکانی بهتر، در این عمل ماهر می‌شویم. ما یاد می‌گیریم هنگامی که احساس بدی داریم، پیاده‌روی لذت‌بخشی انجام دهیم یا زمانی را در ستایش طبیعت صرف کنیم. ما مدیتیشن را می‌آموزیم و یاد می‌گیریم افکار و احساسات خود را به جریان هماهنگ‌تری هدایت کنیم و در عین حال به یاد داریم که  حوادث خوب فقط زمانی اتفاق می‌افتند که ذهن‌خود را تغییر دهیم. در دنیایی که بر اساس قانون جذب شکل گرفته‌است، چه چیزی می‌تواند مهمتر از احساسات خوب و خوشایند ما باشد؟


منبع "کتاب قانون طلايي جذب با ترجمه استاد آرام "

با آرزوی سربلندی و موفقیت برای شما


www.aram24.ir

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *