استرس با پوست چه ميکند؟
متخصصان پوست هميشه با بيماراني مواجهاند که به دنبال استرسهاي روحي دچار عود ضايعات پوستي شدهاند؛ مثلا بيمار مبتلا به پمفيگوس (يک بيماري خودايمني که موجب ايجاد تاولهاي پوستي ميشود) که تحت درمان است، گاهي به دنبال يک استرس، دچار عود ضايعات ميشود و ما مجبور به بستري کردن بيمار ميشويم….
اين داستان در مورد بيماريهاي پسوريازيس و ليکنپلان و اگزماها هم صادق است و اصولا سيستم ايمني ارتباط بسيار تنگاتنگي با بيماريهاي پوستي دارد.
بسياري از بيماريهاي پوستي به دليل تاثيري که روي ظاهر بيمار ميگذارند، حضور او را در اجتماع و حتي خانواده با اضطراب همراه ميکنند و به صورت يک سيکل معيوب، موجب تشديد بيماري پوستي ميشوند و درنهايت، به دليل مزمن بودن اغلب بيماريهاي پوستي، فرد دچار افسردگي شود. به همين دليل، در بيشتر بيماريهاي مزمن پوستي، انجام مشاوره روانپزشکي لازم و بسيار مفيد خواهد بود.
اگزماي عصبي
در اگزماي عصبي يا ليکن سيمپلکس مزمن که اغلب در خانمهاي بالغ رخ ميدهد، بيمار در قسمتي از بدنش که در دسترس و قابل خاراندن است (معمولا قسمت خارجي ساق پا، مچ دست، مچ پا، پشت گردن، پوست سر، پلک فوقاني، چين پشت گوش، اطراف مقعد و نواحي تناسلي)، احساس خارش شديد کرده و شروع به خاراندن ناحيه ميکند. اين خاراندن احساس خوشايندي براي بيمار فراهم ميکند و در عين حال پوست در آن ناحيه، کلفت شده و خطوط پوستي روي آن واضحتر ميشود و گاهي پوستههاي ضخيمي روي ضايعه تشکيل ميگردد. نهايتا سيکل معيوبي درست ميشود که ضايعه خارش بيشتري پيدا کرده و بيمار هم با خاراندن احساس خوبي را تجربه ميکند و تا اين سيکل شکسته نشود مشکل قابل حل نخواهد بود.
استرس علت اين بيماري نيست ولي قطعيترين عامل تشديد و تداوم آن است. خراشاندن به کرات در حين خواب رخ ميدهد و لذا پوشاندن ناحيه ممکن است در هنگام خواب لازم باشد. براي درمان اين بيماري هم درمان پوستي لازم است؛ هم درمان روانپزشکي. مشاوره روانپزشکي براي کنترل بيماري ميتواند بسيار مفيد باشد.
استرس متهم ميشودبه کرات دخترهاي جوان که استرس کنکور را دارند به کلينيکهاي پوست مراجعه ميکنند با مشکل ضايعه پوستي خارشدار پشت گردن که مدام هنگام درس خواندن در حال خاراندن پشت گردن خود بوده و با اين کار استرس خود را به نوعي تخليه مينمايند. بيماري ديگر پوستي مرتبط با مسايل روانپزشکي، آکنه اکسکوريه است. در اين بيماري که باز هم بيشتر خانمهاي جوان را بيشتر مبتلا ميکند، بيمار با مشکل جوشهاي صورت مراجعه ميکند اما در معاينه فقط کندگي ضايعات قابل مشاهدهاند. درواقع بيماران به واسطه مشکلات اضطرابي و استرسها، جوشهاي صورت خود را تخليه ميکنند و با اين کار به نوعي خود را تخليه رواني کرده و ميخواهند پوستشان را از شر جوشها خلاص کنند ولي متاسفانه با اين کار موجبات پيدايش جوشگاه و لک شدن پوست خود را فراهم ميآورند. در اين بيماران نيز بايدداروهاي خوراکي ضدآکنه تجويز کرده و در کنار آن مشاوره روانپزشکي براي کنترل اين عادت بسيار مفيد و لازم است.
گاهي بيماران به دنبال استرس دچار کهير ميشوند و لذا کهير استرسي را نيز بايد جزو بيماريهاي پوستي مرتبط با استرس در نظر گرفت. اين افراد به دنبال استرسهاي روحي و رها شدن هورمون آدرنالين در خون دچار خارش بدن و بروز ضايعات کهيري ميشوند و لذا جهت پيشگيري از بروز چنين ضايعاتي علاوه بر داروهاي ضدکهير مثل آنتيهيستامينها، توجه به پرهيز از استرسهاي روحي نيز مفيد خواهد بود.
ريزش موي منطقهاي
در بيماري ريزش موي منطقهاي فرد به طور يکباره و ناگهاني متوجه ميشود که قسمتي از موي سر يا صورتاش (در آقايان) را از دست داده است. در بسياري از مواقع اين آگاهي را فرد آرايشگر به بيمار ميدهد. اغلب ناحيه دچار ريزش مو وسيع نيست و پوست کف سر در آن منطقه کاملا مشخص است، نه قرمزي وجود دارد و نه پوستهريزي. علت اين بيماري هنوز کاملا مشخص نيست اما اين پديده يک بيماري خودايمني است که به فوليکولهاي موي داراي موي تيره حمله ميکند و موجب ريزش آنها ميشود. معمولا موهاي سفيد درگير نميشوند و به دنبال رشد مجدد موها، اغلب موها ابتدا سفيد رنگ بوده و به تدريج رنگ طبيعي خود را به دست ميآورند. اين بيماري عمدتا خود به خود با يا بدون درمان بهبود مييابد و البته گاه بيماري وسعت پيدا کرده و فرد حتي ممکن است دچار ريزش تمام موهاي سر و صورت و حتي کل بدن شود که درمان موارد اخير مشکل است. در مورد علت رخداد اين بيماري و تحريک سيستم ايمني براي حمله به موهاي خودي بحثهاي فراوان کردهاند؛ از عفونتهاي مخفي مثل سينوزيت گرفته تا استرسهاي روحيرواني بسيار شايع. معمولا شاهد هستيم که بيماران به دنبال رخداد يک حادثه يا استرس روحي شديد دچار ريزش موي منطقهاي شدهاند و لذا در درمان بيماران توجه به مشکلات روحي آنها نيز بسيار حياتي است. در نظر بگيريد که اگر خانمي قسمت وسيعي از موهاي خود را از دست بدهد، دچار چه استرس روحي خواهد شد و اين مساله موجب بروز چه سيکل معيوبي ميشود؟ اين سيکل معيوب قطعا روي روند پيشرفت بيماري نيز اثر خواهد گذاشت.
تريکوتيلومانيا
در اين بيماري، فرد به واسطه کشش مکرر موها و کندن آنها موجب ريزش موي خود ميشود. پس از کشيدن و کندن موها، اضطراب فرد به طور موقت فروکش ميکند. اين بيماري نوعي تيک عادتي است و شايعترين افراد مبتلا به آن، کودکان خردسال هستند. البته در نوجوانان و بزرگسالان نيز ديده ميشود و اغلب با زمينه اضطراب، افسردگي و اعتماد به نفس پايين همراه است. اغلب افرادي که موهاي خود را ميکشند و ميکنند به اين عادت اقرار نميکنند و والدين نيز به ندرت متوجه اين رفتار ميشوند. شيوع آن در دخترها 5/2 برابر پسرهاست. محل مطلوب براي کشيدن موها، ناحيه پيشاني، گيجگاهي است که به آساني در دسترس است ولي هر قسمتي از سر يا ابروها و مژهها را ممکن است مورد حمله قرار دهد. اين اختلال ابتدا در مواقعي که بيمار غيرفعال است، تظاهر ميکند. مثلا هنگام تماشاي تلويزيون و يا قبل از به خواب رفتن ميتواند به مشکل مزمني تبديل شده و اغلب خود به خود برطرف ميشود. در معاينه ناحيهاي از ريزش مو با کنارههاي نامنظم و زاويهدار وجود دارد که در آن تراکم موها به شدت کاهش يافته و موهاي با طول متفاوت شکسته شده وجود دارند. برخلاف ريزش موي تکهاي (آلوپسي آرهآتا) ناحيه درگير کاملا طاس و بيمو نيست. تريکوتيلومانيا با اختلال وسواسي جبري وجوه مشترک زيادي دارد و از جمله به داروهاي اختلالات وسواس پاسخ خوبي ميدهد. به هر حال در اين بيماري نيز متخصصان پوست دست کمک به سمت روانپزشکان و روانشناسان دراز ميکنند و تقاضاي کمک از آنها دارند.
منبع :هفته نامه سلامت