استرس چیست

استرس چیست
استرس را مي توان واكنش هاي روا ني ، جسما ني ، هيجا ني ، رفتاري ا نسان به هر تهديد يا فشار ادراك شده دروني يا محيطي د ا نست . سليه ا سترس را اين گونه تعريف كرده است ، پاسخ غير مشخص بدن به هر فشاري است كه روي آن ا ثر گذاشته خواه اين فشار توليد لذت يا تا لم كند . سليه خاطر نشان كرد خو اه موقعيت خوب تصور شود مانند تر فيع شغلي يا بد مانند بي كار شدن ، پاسخ فيزيو لوژي به اين بر ا نگيختگي بسيار مشابه يكديگر ا ست . به گفته سليه بدن نمي توا ند ميا ن استرس خوب و بد تمييز قا ئل شود . در يك موقعيت واحد ممكن است 2 نفر ، بردا شت كا ملا متفاوتي داشته باشند ، برداشت از موقعيت ا سترس زا هم به همين شكل است . ا سترس با دليل ا صلي مرگ و مير پيوند نزديك دارد . اين دلايل عبا رتند از : بيماري قلبي ، سر طان ، تصادف ، سيروز كبدي ، خود كشي و مشكلات حنجره .

استرس بخشي از مشكلات طبيعي هر انسان است . ما در وا قع با سه نوع ا سترس روبرو هستيم ، يوسترس ، نوسترس ، ديسترس .
يوسترس همان ا سترس خوب ا ست و در موقعيتي ا يجاد مي شود كه شخص آ ن را ا نگيزه دهنده يا ا لهام بخش ارزيا بي مي كند . يوسترس به ما ا نرژي و ا نگيزه مي د هد تا مسئو ليت هايمان را ا نجا م داده و به ا هدا فمان برسيم . تحصيل كردن ، ازدواج با فر دي كه دو ستش داريم ، ترفيع شغلي و تغيير شغلي از اين دسته ا ند .
نوسترس ، ا شاره به محرك حسي دا رد كه تا ثيري بر باي نمي گذارد ، ا سترسي كه نه خوب ا ست نه بد مثل شنيدن خبر وقوع زلزله در يك نقطه دور ا فتاده جها ن ، مي توا ند در ا ين رديف جاي گيرد . ديسترس ، يك حا لت پريشا ني ا ست ، اين نوع ا سترس بد ا ست و در بسياري از مواقع آن را به عنوان ا سترس به كار مي برند .
ديسترس يك تجربه مدا وم غرق شدن در مسئوليت هاست . ديسترس حركت در تونل مشكلات است بي آنكه ا نتهاي تو نل معلوم با شد . مشكلات مالي، تعارض در روا بط بين فردي ، تعهدات بيش از حد ، مديريت يك بيماري مزمن يا تجربه كردن يك تروما .
نشا نه ها ي ا سترس را مي توان به چهار بعد تقسيم بندي كرد :
* بعد جسما ني * بعد روا ني * بعد اجتماعي * بعد معنوي *
* بعد جسماني یا فيزيو لو ژيكي *: تپش قلب ، تنگ نفس ، داغ شدن ، سرد شدن ، خشكي دهان و گلو ، رنگ پريدگي ، تهوع ، استفرا غ ، تكرار ادرار ، لرزش دست ، سردي كف دست ها و پا ها ، انقباض و سفتي عضلات ، خستگي مفرط ، بي اشتهايي ، مشكلات گوارشي ، دردهاي متغير يا مزمن ، بي ا نرژي بودن ، اختلا ل در خواب . رفتاري : بي قراري ، بازي كردن با دست ها و پا ها ، حركات ريتميك ، حركات بي هدف ، به هم خوردن نظم زندگي ، ا فت باز دهي كار ، پر خوري ، اجتناب از موقعيت .
* بعد روا ني * اضطراب ، افسردگي ، بي حو صلگي ، عصبا نيت ، حساس شدن ، كا هش آستا نه تحمل ، فقدان نشاط و شادابي ، كاهش تمركز ، اختلال در حافظه ، نا رضايتي از خود و محيط و ديگران ، پر خاشگري ، بد بيني ، احساس شكست ، احساس نا توا ني ، احساس نا ا ميدي .
*‌ بعد اجتما عي * كاهش روا بط اجتما عي ، نا سازگاري در روا بط اجتما عي ، از دست دادن موقعيت اجتماعي ، از دست دادن اجتناب از موقعيت هاي اجتما عي ، رها كردن فعا ليت هاي تفريحي گروهي ، عدم شركت در مجالس و مهما ني ها .
* بعد معنوي * كا هش علائق معنوي ، تعارض با هستي خود ، تعارض با معني زندگي ، كاهش فعاليت هاي خلا قا نه ، تعارض با با ورهاي انسا ني .
عواملي كه مي توا نند ا سترس را توليد كنند :
عوامل محيطي : سر و صدا ، هواي بد يا منا بع طبيعي ، ترا فيك ، آ‌لودگي .
عوامل ا جتما عي : مشكلات ما لي ، اختلا فا ت بين فردي ، از دست دادن فرد مورد علاقه ا مان
عوامل فيز يو لو ژيك : بلوغ ، تغييرات جسمي در طول نو جوا ني ، بيماري ، تصادف ، اختلال در خواب ، مصرف سيگار و مواد ا عتياد آور .
و آ خرين منبع استرس از افكار خود فرد نشا ت مي گيرد : برداشت ما از حوادث ، تصميم گيري ، نگرش منفي ، كمال گرايي ، رقابت جويي ، خود ا نتقاد گرايي .
مقابله با ا سترس به دو شكل هيجان مدار و مسئله مدار است . زنان بيشتر از روش هيجان مدار استفاده كرده و مردان بيشتر از روش مسئله مدار استفاده مي كنند .
هيجان مدار : مقا بله هايي هستند كه هدف آ‌نها آ‌رام ساختن خود و دست يا فتن به آ‌رامش است . دعا و نيايش و مقا بله هاي مذ هبي ، معني جديد و مثبت دادن به استرس ، درد دل كردن با ا طرا فيان و نزديكان ، ابراز محدود عوا طف ، پرت كردن حواس ، گفتگوي دروني ، پرداختن به فعا ليت هاي ذ هني ، پرداختن به فعاليتهاي جسمي .
مسئله مدار : تلاش و فعاليت در جهت حذف يا به حد ا قل رسا ندن استرس ، استفاده از مهارت حل مسا له ، فكر كردن در مورد ا سترس ، برنامه ريزي كردن ، كنار گذاشتن فعاليت هاي غير ضروري و تمركز بر ا سترس و مشكل موجود جهت به حد اكثر رسا ندن تمركز فكري ، صبر و بر د باري كردن به جاي استفاده از راه حل هاي عجولانه و تكا نشي ، راهنمايي و مشورت گرفتن از ديگران ، جستجوي ا طلاعات.

گروهي از ا فراد هم به صورت نا سازگارا نه با ا سترس خود مقا بله مي كنند كه عبارتند از : پناه بردن به مواد مخدر ، ا نجام رفتارهاي تكا نشي و بدون فكر و تا مل ، كنار گذاشتن فعا ليت ها و دست از تلاش بر داشتن (‌ نا اميدي )‌ ، تفكر آ‌رزو مندا نه .
آ‌لبرت ا لبس بر اين باور بود كه رفتار هاي مر تبط با ا سترس ، ناشي از ادراك هستند و مي توان اين ادراك را تغيير داد . البس معتقد بود كه تمامي محر كهايي كه به مغز فرستاده مي شوند جريا ني از تغيير و تفسير را پشت سر مي گذارند . وقتي تحريك به اندازه كافي تهديد كننده تفسير شود ، توليد ا نديشة منفي مي كند و در اين شرايط منطق مفهوم خود را از دست مي دهد . در نتيجه نگرشي مخرب و عليه خود تقويت مي شود .
اليس معتقد بود كه اشخاص را مي توان آ‌موزش داد تا ادراكات مرتبط با ا سترس (‌ا نديشه هاي غير منطقي )‌ را به نگرش هاي مثبت تغيير بدهند كه در نتيجه آ‌ن از شدت ا سترس كاسته مي شود به اين عمل باز سازي شناختي گفته مي شود .
طبق تحقيقات و بررسي هاي انجام شده بر روي افراد به اين نتيجه رسيدند انديشه هاي مثبت باعث مي شود ا فراد موقعيت ها را بهتر قبول كنند و كمتر ا سترس را تجربه نما يند و با ا ستر سهاي به وجود آ‌مده مبارزه نمايند و بر ا سترس خود پيروز شوند . روانشناسان از واژه پيش گويي كامبخش براي توضيح رابطه ميان باورها ، ادراكات و رفتارهاي وابسته به آ‌نها استفاده مي كنند . آ‌نان معتقد هستند اگر يك مو قعيت به صورت كامبخش و خوب پيش گو يي كنيم به سود ما بوده و آ‌ن موقعيت را بدون ا سترس پشت سر گذاشته و موفق مي شويم و اگر يك موقعيت را نا گوار پيش گويي كنيم و نسبت به آ‌ن باور منفي داشته و از خود نا اميد باشيم نتيجه آ‌ن است كه صحنه را براي يك موقعيت ا سترس زا آ‌ماده مي سازد ونتيجه كار لا جرم منفي است .

منبع :psychoalachigh

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *