تلقین درمانی
خلسه هیپنوتیزمی، حالتی شبیه به خواب یا به اصطلاح ”خوابواره“ است که در جریان آن فرد هیپنوتیزم شده در شرایط تلقینپذیری شدیدی قرار میگیرد. از اینشرایط تلقینپذیری یا حرفشنوی ذهنی شدید، فرد درمانگر برای درمان بیماری یا تغییرهای مناسب رفتاری، یک خلسه سبک یا متوسط هیپنوتیزمی وارائهٔ تلقینهای لفظی یا کلامی کافی است ولی استفاده از روشهای پیشرفتهتری که فرد هیپنوتیزمشونده، بهجای ”شنیدن مطالبی“ به ”مشاهده مناظری“ نائل میشود از تأثیرهای بیشتری برخوردار است برای نمونه:
– در ”ان.ال.پی“ که میتوان آن را علم یا روش رسیدن به ”شادکامی و موفقیت“ تلقی کرد؛
اگر با تشویق تلقین و استفاده از قدرت تصور یا تجسم، کاری کنیم که فرد خود را در اوج موفقیت و یا در آستانهٔ رسیدن به هدف احساس کند احتمال رسیدن او در زندگی واقعی و یا درآستانهٔ رسیدن به هدف احساس کند، احتمال رسیدن او در زندگی واقعی به آن هدف دل خواه، بیشتر میشود به این تکنیک ”COMPELLING FUTURES“ گفته میشود. باکمک هیپنوتیزم، این امکان وجود دارد که با سادگی نسبی، فرد خود را در شرایط اوج موفقیت ”مشاهده“ کند و در نتیجه، انگیزه و انرژی بسیار زیادی برای رسیدن به هدف پیدا کند.
برای نمونه زن یا مرد بسیار چاقی که در روابط اجتماعی با مشکلهائی همراه هستند ممکن است درخلسهٔ هیپنوتیزمی (در جریان یک میهمانی یا عروسی) خودشان را در اوج تناسب و برازندگی مشاهده کنند، طوری که عدهٔ زیادی با تحسین و تمجید به آنان بنگرند و دربارهٔ راز موفقیت آنان پرسشهائی را مطرح سازنددر شرایط کنونی رفتن به دانشگاه و اخذ مدرک دانشگاهی، یک آرزوی بزرگ است در شرایط خلسه هیپنوتیزمی، این امکان بوجود میآید که یک دانشآموز دبیرستانی، خود را در جشن فارغالتحصیلی دانشگاه در شرایطی احساسی مشاهده کند که لباس فارغالتحصیلی را پوشیده و کلاه مخصوص را بر سر نهاده است.
ایجاد رویا یا خواب دیدن برای پیبردن به مشکلهاینهفته و پوشیدهٔ بیمار، روش جذابی است که میتوان بهخوبی از آن در هیپنوتیزم درمانی استفاده کرد. در عمق مناسبی از خلسهٔ هیپنوتیزمی قرار گرفته، در ارتباط با هدفهای درمانی، خاطرهای را ایجاد کرد.
– میتوان در شرایط خلسه، مدادی بهدست بیمار داد تا در ارتباط با مشکلی که دارد مطلبهائی را بنویسد و یا نقاشی کند.
● نتیجهگیری پایانی در زمینهٔ هیپنوتیزم درمانی
هیپنوتیزم درمانی، روشی است که در جریان درمان یک بیماری یا مشکل رفتاری، از هیپنوتیزم هم استفاده میشود هر چند در بسیاری از موارد تنها مقتضیات لفظی یا کلامی کفایت میکند ولی در برخی از موارد میتوان از روشهای تخصصیتر و پیچیدهتری مانند سیر قهقرائی در زمان، برگشت به سالهای گذشتهٔ زندگی، القاء خواب یا رویا تداعی آزاد، خیره شدن به گوی بلورین یا آئینه نقاشی یا طراحی هیپنوتیزمی، داستانپردازی، خاطرهمصنوعی و… هم استفاده کرد. استفاده از این روشها درشرایطی ممکن است که فرد هیپنوتیزم درمانگر از اینروشها اطلاع و در انجام آنها تجربه و مهارت داشته باشد و فرد مراجعه کننده هم از استعداد هیپنوتیزمپذیری کافی، بهرهمند باشد آشنائی با خلسهٔ هیپنوتیزمی و رسیدن بهخلسههای عمیق، در طی چند جلسه هیپنوتیزم شدن حاصل میشود استعداد هیپنوتیزمپذیری افراد جامعه بایکدیگر متفاوت است.
دکتر سید رضا جمالیان، هیپنوتیزم درمانگر
وقتی پسر ” امیل كوئه” از مدرسه به خانه بر می گردد، امیل متوجه می شود كه هنوز اثر صحبت هایی كه صبح با او در مورد تشویق اش به درس خواندن و تلاش بیشتر داشته است، دروجودپسر مشخص است .مدتی بعد، مجددا این ماجرا به شكل دیگری تكرار شدو این امر جرقه ای در ذهن كوئه پدید آورد. او از خود این سئوال را پرسید كه چرا اثر تنبیه یا تشویق از صبح تا عصر همان روز باقی می ماند ؟
” امیل كوئه” پس از تحقیق و آزمایش بسیار در این خصوص، به این نتیجه رسید كه انسان ها 10 الی 15 دقیقه بعد از خواب و به همین مقدار قبل از به خواب رفتن، در شرایطی قرار می گیرند كه هر نوع فكر ،حرف،ایده و یا تصویری را كه در رویا یا واقعیت با آن مواجه می شوند را در طول روز عینا برای خود شبیه سازی می كنند.
امروزه می دانیم كه همه افراد نوع بشر، قبل و بعد از خواب، به حالت رخوت و خواب آلودگی هیپنوتیزمی] موج آلفا كه به نوشته كتاب هیلگارد فركانس مغزی آن بین 8 تا 12هرتز در ثانیه است [ وارد می شوند. در این وضعیت، پذیرش ذهنی افراد كانونی شده و افزایش می یابد.
كوئه توضیح می دهد كه شخص در حالت هیپنوز نباید بخوابد . بلكه باید تنها خواب آلود باشد . رمز هیپنوتیزم این است كه فرد فقط و فقط خواب الودگی]حالت وانهادگی كامل [ داشته باشد و از آنجا كه انسان هنگام صبح كه از خواب بر می خیزد دچار رخوت و خواب آلودگی است ، پس بهترین زمان برای ارائه تلقین های موثر صبح زود می باشد.
اصول تلقینات موثر از دیدگاه امیل كوئه
اولین اصل در تلقین امیل كوئه، خواب آلودگی است.
دومین اصل در تلقین امیل كوئه، شلی، وانهادگی و آرامش عضلانی است.
سومین و مهمترین اصل تلقین امیل كوئه، تمركز فكری و خلاء ذهنی است كه در اصل كانونی كردن ذهن است.فقط و فقط بر روی یك موضوع ویژه
امیل كوئه پس از تحقیق و آزمایش بر روی افراد و حالات گوناگون آنان به این نتیجه رسید كه این سه حالت پیش از بیدار شدن از خواب به انسان دست می دهد چرا كه در صبح هنگام، انسان هم خواب آلود و ریلكس است و هم در حالتی از تمركز فكری و ذهنی می باشد.] به این معنا كه ذهن خالی و آماده پذیرش پیام های محیطی است.[
پس از اعلام این نتیجه، روز به روز به مشتریان و بیماران امیل كوئه اضافه شد. او هر روز بیماران را در سالنی جمع می كرد و به انها آموزش می داد كه چگونه در ضمیر ناخودآگاه خود نفوذ كنند و تلقین های عملی و كاربردی لازم را بر لوح ضمیر نفس یا خویشتن خویش نقش زنند.
او می گوید : “مهم این است كه تلقین ها وارد ناخودآگاه شوند.بعد از آن دیگر كاری نكنید بلكه منتظر معجزات درمانی آن باشید.”
روش های كوئه در دهه 1920 شهرتی جهانی پیدا كرد.مخصوصا جمله ابتدایی او كه می گفت :
“من هر روز,هر لحظه و هر آن، از هرحیث و هر جهت بهتر و بهتر می شوم.”
امیل كوئه همچنین بیان كرد: كه ” قدرت عامل، ] هیپنوتیزور[ باعث ایجاد یك حالت هیپنوتیزمی نیست، بلكه مهم تر از آن مشاركت همكاری و پذیرش تلقین ها از طرف آزمودنی می باشد.”
او همچنین عقیده دارد كه هیپنوتیزم چیزی نیست جز مجموعه ای از تلقینات به نفس و تلقین به نفس نیز در اصل همان جوهره هیپنوتیزم می باشد.] چنانكه جمله معروفی در این زمینه و در بین هیپنوتیزم درمانگران وجود دارد كه “هر هیپنوتیزم خود یك خود هیپنوتیزم است.”[
او در ادامه توضیح می دهد كه اگر اندیشه ای برای مدت مدید در ذهن باقی بماند فرد آن را واقعی فرض كرده و حاضر نیست هیچ گونه مطلبی بر خلاف آن را قبول نماید.
از دید روان شناسی هر گاه انسان ها تمام ظرفیت فكری خود را بر روی عقیده ای متمركز سازند و هر روز بر وسعت دامنه آن بیافزایند، این اعتقاد شخصی در جهان بیرون جنبه واقعی پیدا خواهد كرد.
قوانین كوئه:
كوئه پس از گذشت حدود 20 سال تحقیق در خصوص تلقین های هیپنوتیزمی به قوانین سه گانه زیر دست یافت:
1- قانون توجه و تمركز :
زمانی كه ذهن در مدت مدیدی بر روی موضوعی متمركز شود آن موضوع به تدریج در زندگی جنبه واقعی پیدا می كند .
2- قانون اثر متضاد :
مادامی كه در خیال خود ببینید كه قادر به انجام كاری نیستید، با تلاش بیشتر موفقیت كمتری كسب می كنید. به عبارت دیگر: تفكر منفی + كوشش بیشتر = موفقیت كمتر
3- قانون اثر احساسی عاطفی : زمانی كه یك تلقین از روی اشتیاق و احساسهای عاطفی درونی باشد و با تصاویر ذهنی همراه شود ، این تلقین قوی تر از سایر افكار و القائات ظاهر شده و بر دیگر افكار غلبه پیدا می كند.] به عنوان مثال یادآوری خاطراتی كه همراه با یك هیجان عاطفی و درونی بوده است، حتی پس از گذشت سالها و با جزئیات آن به سهولت امكان پذیر است. در حالی كه یادآوری خاطراتی از همان دوره كه حتی در آن زمان ظاهرا اهمیت بیشتری برای ما داشته است ولی جزء رویدادهای عادی محسوب می شده و در خلال برنامه های روز مره زندگی، روی داده است، با دشواری بیشتر و تنها به صورت كلی، در ذهن انسان صورت می پذیرد
منبع:http://www.ahuranews.ir/