ادامه مبحث " روانشناسی رابطه عملکرد اجتماعی با مغز "
فروشگاه
هزاران سال قبل تهيه غذا تمرين نوروبيكي قوي بود. همه حس هاي مختلف را بكار مي گرفتند. با حس بينايي، بويايي و شنوايي ردپاي حيوانات را دنبال مي كردند . با پيش بيني هوا محصولات را مي كاشتند يا حيوانات را دنبال مي كردند. بخاطر بياوريد چطور بهترين مناطق حاصلخيز يا صيد ماهي را مشخص مي كردند. در هر فصلي خودشان را آماده هر مبارزه اي مي كردند و فرصت هايي براي غذا بدست مي آوردند. هميشه ترس از گرسنگي باعث تشويش فكري مي شد. غذا پيدا كردن هرگز كار يكنواختي نبود بلكه نوعي فعاليت اجتماعي بود. ( معتقد بودند زبان اولين بار براي شكار بوجود آمد . )
با توجه به علم روانشناسی ، جامعه مدرن عملا چالش ها و فعاليت هاي ناشناخته را براي غذا حذف مي كند و آن ها را با فعاليت هاي پيش بيني شده و آسايش در سوپر ماركت ها جابجا مي كند بجاي اينكه يافتن غذا ضيافتي براي شكوفايي حس هاي مختلف باشد، بسته بندي هاي سوپر ماركت عمدتا براي گيرايي حس بينايي ما هماهنگ شده اند. و در اين جهان غذا هاي كنسرو يا يخ زده در بسته بندي هاي كوچك، تحريك پذيري بر اساس حس هاي ديگر مانند چشايي، بساوايي يا بويايي را از بين مي برد يا در حاشيه قرار مي دهد.
بسته بندي هاي سوپر ماركت ها جايگزي گفتگوهاي بشر شده است و حتي مسير هاي شكار ( نظم قفسه ها و راه روها ) براي بهترين حراج ها برنامه ريزي شده است نه محرك هاي حسي.
چنين تمريني تلاش مي كند تمرين دروني تان را براي شكار توسط بيشتر حس هايتان دوباره بيدار كند و بين حس ها حالت هاي اجتماعي برقرار كند.
چنين فعاليت هايي كمي زمان مي برند ( و در بعضي موارد مقداري هم پول ) اما مواد مغذي زيادي را براي مغز فراهم مي كنند.
1- كشاورزان بازار را ملاقات كنيد.
با توجه به اصول روانشناسی ، زمانيكه در فصلي فراورده اي دردسترس است ، بدون اينكه هرگز بدانيد چه مي خواهيد بطور اتفاقي بدون هيچ ليستي به بازار برويد و هر چيزي كه بنظرتان خوب رسيد، بوي خوبي داشت و احساس خوبي به همراه داشت، بخريد.
ببينيد چطور ديدن يك كشاورز بازار در فصل رسيدن سيب، احساستان را نيرو مي بخشد. شما بر روي زميني ايستاده ايد و با شور و هيجان به انواع سيب ها نگاه مي كنيد. سيبي را بر داريد، بافت و استحكام آن را احساس كنيد، بوي آن را استشمام كنيد. از مالك اجازه بگيريد و قاچي از سيب را بخوريد. سيبي كه هرگز قبلا آن را نديده ايد. ميراثي از باغ پدر بزرگ مالك است كه بمدت 30 سال سيب ها را پرورش داده است. شما هوشمندانه مزه ترش آن را احساس مي كنيد و تفاوت بين چيپس، آب ميوه و سيب شيرين را تجربه مي كنيد. ناگهان متوجه روز آفتابي و روشن مي شويد. برگ ها تغيير رنگ داده اند، بوي سيب هوا را پر كرده است و آسمان آبي روشن مي باشد. در مقايسه با خريدن مقداري سيب شما حافظ را جلا مي دهيد.
با توجه به علم روانشناسی ، شانس با فروشنده و مردي است كه سيب ها را پرورش مي دهند و شما مطمئن هستيد با افرادي با خصوصيات و داستان هاي جالب روبرو هستيد و در مورد زمينشان بپرسيد، محصول امسالي است و اگر شيوه كار جالبي داشتند زمانيكه چيزي را مي خريد شيوه كار را استفاده كنيد.
با توجه به قواعد علم روانشناسی ، اين تمرين ها هم اجزاء شرايط نوروبيك را به همراه دارند يعني ارتباطات چند حسي بين شكل، رنگ، بو و چشايي همچنين ارتباط اجتماعي.
منبع " کتاب چگونه مغز خود را زنده نگه داریم ؟ با ترجمه دکتر آرام "
www.aram24.ir
