تفکر مخرب
افراد بسیاری کاملاً مخالف پول و شغل هستند. یک احساس رایج این است که "پول ریشه همه شرارتها و گناهان است" و بسیاری از آمریکاییها بر این باور هستند که شرکتها و دولتها فقط برای استثمار افراد برای به دست آوردن قدرت و سلطهطلبی به وجود میآیند. كساني که به مطالعه و بررسی معنویت یا مذهب میپردازند، نگاه چندان مثبتی به پول ندارند. رسوم شرقیها غالباً بر اهمیت "عدم دسترسی" به ثروت و موفقیت تأکید میکنند، به طوری که افراد بسیاری از اهداف شرکتها یا میلیونرهایی که دارای ثروت فراواني هستند درك درستي ندارند.
داشتن پول زیاد ضرورتاً به معنی دلبستگی به پول نيست. در واقع، انجیل در مورد مسئله فوق اینچنین میگوید: «عشق به پول ریشه همه شرارتها و گناهان است». بسیاری از میلیونرهای بزرگ تبدیل به انسانهای نوعدوست میشوند و به حل مشکلات زیادي در سراسر جهان کمک میکنند. عقیده ما نسبت به ثروت و قدرت این است که این دو دلبستگی به وجود میآورند و بسیاری از مذاهب غالباً درباره این دلبستگی صحبت کردهاند. این ایده غالباً بد تعبیر شده و منجر به نوعی تفکر مخرب میشود.
این سوء تعبیرها درباره معنی "دلبستگی" غالباً افراد بسیاری را وادار میکند تا به این مسئله فکر کنند که انسان برای روحانی بودن باید فقیر و بیکار باشید. با این نوع تفکر حتي ممكن است نوع متضاد خودخواهی ایجاد شود، بدین شکل که افراد غالباً خود را بهتر از افراد ثروتمند و موفق تصور میکنند، زیرا خودشان هیچ گونه پول یا موفقیتی نداشتهاند.
با گذشت زمان، این افراد نه چندان خوشبخت از زندگی خود ناراضی میشوند، زیرا به پاداشهایی که تصور میکردند از تعهد خود به فقر به دست میآورند نرسیدهاند. آنها به گونهای از دست جهان خشمگین میشوند که گویی دشمن مرموزی زندگی آنها را گرفته و به فقر فلاکتباری انداخته است. این مشکل فقط در نتیجه تفکر منفی افراد به وجود میآید. آنها آیندهای را تصور میکردند که همه چیز برای ثروتمندان و افراد موفق از بین میرود و آنها به پاداش فقیر بودن خود میرسند. آینده هرگز برای زندگی فقیرانهاي که با بیکاری عجین شده است به وجود نمیآید و آنها نمیدانند که "چه چیز در زندگی اشتباه است؟"
دلبستگیهای ضمیر انسان در همه نواحی جهان رخ میدهد و فقط برای ثروتمندان و افراد موفق اتفاق نمیافتد. حرفه ممكن است قطعاً به مکانی برای سوء استفاده افراد از قدرت خود و به استثمار کشیدن افراد بدبخت تبدیل شود و در عین حال ممكن است مکانی باشد که افراد بدبخت نسبت به زندگی احساس انزجار و تلخی بکنند. جهان اطراف آنها به سادگی تاریک و سیاه میشود و جوی از ناامیدی آنها را فرا میگیرد، زیرا آنها هرگز برای غلبه بر بدبختیهای خود تلاش نكردهاند. آنها از افراد دارای قدرت متنفر بودند و از نظم بزرگتری که در اطراف آنها وجود داشته است انزجار داشتند. چیره شدن بر این نوع تفکر کاری بسيار دشوار است. ما باید به تدریج این احتمال را در نظر بگیریم که افراد قدرتمند ممکن است تمام تلاش خود را به کار بسته باشند تا جهان را به مکان بهتری برای زندگی خود تبدیل کنند. ما ممکن است تا زمانی که به جای افراد فاسد و یا حتی نوع دوست نباشیم نفهمیم این افراد چگونه انسانهایی هستند. یک مکان مناسب و خوب برای تمرکز کردن بر انرژیهای خود، درون زندگیهای ما و تفکرات منفی ما است. در این شیوه، ممکن است بیاموزیم تا بر این افکار مخرب چیره شویم و خود را از الگوهای منفی که در زندگی داشتهایم خلاص کنیم.
منبع "کتاب قانون طلايي جذب با ترجمه استاد آرام "
با آرزوی سربلندی و موفقیت برای شما
www.aram24.ir
یک دیدگاه