تفکر سازنده
حرفه مکان مناسبی برای ایجاد کارگاه معنوی انسان است، زیرا در واقع حرفه مکانی است که هر روزه به صرف زمان و انرژی زیادی نیاز دارد و تقریبا شامل تمامی جنبه‌های اصول معنوی است که انسان را در زندگی موفق می‌کند. حتی اگر انسان کار خود را با ظرف شستن در آشپزخانه‌اي گرم و کثیف شروع کند، می‌تواند حرفه خود را به یک اصل کاملاً معنوی تبدیل کند که در نهایت به شغل‌های مولدتر دیگر منجر می‌شود و لذت و خوشبختی را برای انسان به همراه مي‌آورد. هر کس به نوعی شغل نیاز دارد تا احساس مولد بودن بکند و ساده‌ترین یا پیچیده‌ترین شغل‌ها بر اعمال معنوی پربار تأثيري يكسان دارند.
کلید موفقیت بلند مدت شغل خاصی نیست که شما انجام می‌دهید. کلید، کار کردن روی خودتان است، زیرا شما شغل خاصی را انجام می‌دهید. چنين تفکري سازنده است، زیرا این مسئله استفاده از زمان را پربارتر هم می‌کند. هنگامی که وظیفه چندان مهمی بر عهده نداريد، می‌توانید ذهن خود را روی لحظه حال متمرکز كنيد و به سادگی آگاهی درونی خود را تجربه کنید. این تلاش در نهایت میدان‌هاي جذب کننده‌ای را که خود را در آن پیدا می‌کنید گسترده و انرژی زیادی را به زندگی شما وارد می‌کند. اگر مطمئن باشید و سخت‌تر از زمانی که شغل خاصی را انجام می‌دهید روی خود کار کنید، قطعاً در همه کارها موفقیت به دست خواهيد آورد. زمانی که شما به تدریج ساعت‌های بسیاری را در یک روز به توسعه شخصی خود اختصاص می‌دهید، موفقیت شما هیچ‌گاه عقب نخواهد افتاد.
جزيیات زندگی
در اغلب موارد، مشتاقان معنوی ممکن است دائماً به این فکر باشند که باید از همه جزيیات زندگی خود جلوگیری کنند، زیرا معنویت با ساده کردن مسائل همراه است. ما فکر می‌کنیم باید زندگی ساده‌ای داشته باشیم و می‌توانیم جزيیات زندگی را نادیده بگیریم.
ما نگران اجاره خانه یا رفتن به دندان‌پزشکي نیستیم. ما دوست داریم صندل بپوشیم و تعمق کنیم. ما دوست داریم به کبوتر‌ها غذا دهیم و بر روی نيمكت پارک بنشینیم. ساده نگه داشتن زندگی قطعاً یک اصل معنوی ضروری است، اما توجه به جزيیات زندگی هم‌چنین امری است که نباید از آن بترسیم. بررسی جزيیات به معنای بررسی "نگرانی" و ترس نیست. به این جزيیات می‌توان با ديدي زیبا نگریست.
در این جا به جزئیاتی اشاره می‌کنیم که لزوماً نبايد در مورد آن‌ها نگراني داشته باشیم و در عین حال براي پيش‌رفت در زندگي کمکی به ما نمی‌کنند.
اول از همه نباید نگران جزيیات "اضطرار" باشیم. اضطرار بدین معنی است که امور زندگی دقیقاً همان چیزی که باید باشند نیستند و بنا بر این جهان تا حدی اشتباه خلق شده است. این گونه باورهاي منفی فقط شعله‌های نارضایتی ما را افزون‌تر می‌کند. ما نباید نگران جزيیات "داشتن اضطرار" باشیم، زیرا ما الان احساس اعتماد می‌کنیم که همه چیز به واسطه وجود دلیلی اتفاق می‌افتد. به طرز مشابهی، هنگامی که حرفه‌اي را برای خود ایجاد می‌کنیم، نباید نگران جزيیات "شناخت" یا جزيیات "محبوبیت" باشیم. اگر انسان به میدان‌های جذب کننده بزرگ‌تر اعتقاد داشته باشد می‌داند که پاداش انسان سرانجام بعد از آن که به مسائل مهم زندگی خود بپردازد، فراهم خواهد شد. در نهایت ما نباید نگران جزيیات "فردا" باشیم و این ایده به شكل مشابهی در نخستین کتاب عهد جدید گفته شده است:
آیا هیچ کدام از شما می‌تواند با نگراني حتی یک ساعت را به چرخه زندگی خود اضافه کند؟ پس نگران فردا نباشید، زیرا فردا نگرانی‌های خاص خود را خواهد داشت. مشکل امروز برای خود امروز کافی است.
مت . ٣۴/٢۷:۶
جزيیاتی که زندگی انسان را به هدر می‌دهند، در انتها هرگز به رسیدن به هیچ هدف ارزشمندی به انسان کمک نمی‌کنند. ما باید خيلي راحت جزيیات مهم را هم‌چون مرغ سرکنده‌ای که دیوانه‌وار به اطراف می‌دود نادیده بگیریم. ما ممکن است صرفاً سخت تلاش کنیم تا امور بد و ناخوشایند را در زندگی کنترل کنیم و در نتیجه جزيیات مهمتر همیشه از ما فرار می‌کنند. در نتیجه، برای پرداختن به مسائل مهم، که تجربه لذت و خوشبختی در زندگی ما هستند، هیچ گونه انرژی برای انسان باقی نمی‌ماند.
منبع "کتاب قانون طلايي جذب با ترجمه استاد آرام "
با آرزوی سربلندی و موفقیت برای شما
www.aram24.ir
یک دیدگاه