كاربردهاي مغناطيس درماني

كاربردهاي مغناطيس درماني

همانطور كه گفتيم آهن‏رباها دو قطب شمال و جنوب دارند. حالا بياييد ببينيم وقتي كه اين دو قطب را روي بدن مي‌گذاريم تأثير يكساني دارند يا خير. دكتر هانمان بنيانگذار هوميوپاتي به اين تفاوت پي برده و دو نوع شيوه درمان با استفاده از اين دو قطب آهن‌ربا براي دو نوع بيماري با عوارض كاملاً متفاوت تهيه كرده بود. در همان زمان دانشمندان متوجه شدند كه اگر آب را با قطب شمال آهن‌ربا مغناطيسي كنند، فعاليت باكتري‌هاي داخل آن خنثي مي‌شد در حالي كه قطب جنوب آهن‏ربا عكس اين كار را انجام مي‌داد و باعث توسعه و تسريع فعاليت باكتري‏ها مي‌شد.

در سالهاي اولي كه مغناطيس‏درماني به كار مي‌رفت نمي‌دانستند چرا يك قطب آهن‌ربا در مورد يك بيماري هيچ كارايي ندارد در حالي كه قطب متضاد آن كاملاًٍ مؤثر عمل مي‌كرد. تحقيقات بعدي نشان داد كه قطب شمال آهن‌ربا براي درمان بيماري‏هاي مؤثر است كه منشاء آنها عفونت باكتري‏ها است و قطب جنوب در تسكين انواع دردها مؤثر است.

براي به كارگيري نيروي قطب‏هاي آهن‌ربا براي بدن دو فرضيه وجود دارد. طبق فرضيه تك قطبي در هر زمان فقط بايد از يك قطب آهن‌ربا استفاده شود ولي طبق فرضيه دوقطبي استفاده از هر دو قطب آهن‌ربا به طور همزمان براي درمان بيماري مؤثرتر است. فرضيه دوقطبي بهتر تأييد شده و در حال حاضر به شكل متداولي اجرا مي‌شود.

از قطب‏هاي آهن‌ربا براي درمان موضعي و درمان عمومي مي‌توانيد استفاده كنيد. در درمان موضعي قدرت قطب مورد نظر مستقيماٌ به قسمت آسيب ديده بدن اعمال مي‌شود.

وقتي بيماري موضعي نيست و گسترده است بايد از درمان عمومي استفاده كنيد. در اين حالت هر دو قطب آهن‌ربا با كف دست يا كف پا تماس مي‌يابند. نيروي مغناطيسي از طريق كف دست و پا كه انتهاي اعصاب بدن به آنها ختم مي‌شود فوراً به تمام قسمت‏هاي بدن منتقل مي‌شود.

اگر بيماري در نيمه بالاي بدن است آهن‏رباها بايد در زير كف دست قرار داده شوند و اگر در نيمه پايين بدن است آهن‏رباها بايد در كف پا قرار داده شوند. تعداد دفعات و مدت زمان استفاده از آهن‌ربا بستگي به ميزان وخامت بيماري دارد.

ميدان‏هاي الكترومغناطيسي و مغناطيس درماني

ميدانهاي آهن‌ربايي دائم طبيعي را با ميدان‏هاي الكترومغناطيس متناوب كه با خطوط برق فشار قوي توليد مي‌شوند اشتباه نگيريد. بدن انسان هر روز با مقادير اندك نيروي الكترومغناطيسي بمباران مي‌شود كه از وسايل الكتريكي كه براي رفاه زندگي ساخته شده‌اند ساطع مي‌شود. يك ميدان آهن‌ربايي دائمي منفي مي‌تواند اثر كليه اين وسايل را خنثي كند.

اكثر دانشمندان مي‌گويند ميدان‏هاي الكترومغناطيسي متناوب مضر هستند. اين ميدان‌ها مثبت يا منفي هستند و بسامد جريان متناوب آنها 60 چرخه در ثانيه است. اين تعداد بسامد 7.66 مرتبه سريع‌تر از بسامد طنين اندام‏هاي طبيعي بدن است و مي‌تواند به مرور زمان باعث خستگي سلولي شود.

طبق اظهارات دكتر كيوايچي ناكاگاوا، رئيس بيمارستان ايسوزو در توكيو بدن انسان تحت تأثير ميدان آهن‌ربايي زمين است و تا حدي وضعيت متعادلي نسبت به آن دارد.

او در مقاله‌اي كه در نشريه پزشكي ژاپن در 4 دسامبر 1976، نوشت اظهار داشت كه امروزه به دليل سبك زندگي نويني كه ما داريم تأثير نيروي آهن‌ربايي زمين كاهش يافته است. در نتيجه چنين فرض مي‌شود كه نبود اين نيروي آهن‌ربايي تأثير منفي بر بدن انسان دارد. لذا بايد با استفاده از ساير نيروهاي آهن‌ربايي اين كمبود را جبران كرد. او فكر مي‌كند بين ميزان كاهش ميدان آهن‌ربايي زمين كه بر بدن انسان ها أثر مي‌گذارد و بهبود اوضاع ناهنجار در بدن با قرار گرفتن در معرض ميدان‏هاي آهن‌ربايي ارتباط مستقيمي وجود دارد.

او مي‌گويد: به اين دليل است كه من بيماري سندرم كمبود ميدان آهن‌ربايي را در بدن انسان‌ها ديده‌ام. مشخص نيست كه آيا سندرمي شبيه به اين در بدن موجوداتي غير از انسان‌ها نيز روي مي‌دهد يا خير. ولي از ديدگاه طب باليني من متوجه شدم كه اين سندرم قطعاً در بدن انسان‌ها وجود دارد.

تصوير باليني نشانگاني كه شبيه سندرم خستگي مزمن هستند قبلاً ذكر شد كه عبارتند از: سفتي كتف، شانه، پشت يا پس گردن، كمردرد نامشخص، درد سينه بي‌دليل، سردرد و سنگين شدن مكرر سر، سرگيجه و بي‌خوابي به دلايل نامعلوم، يبوست مكرر و سستي و بي‌حالي كل بدن و غيره.

به گفته دكتر ناكاگاوا به طور كلي علت اصلي اين بيماري مشخص نيست و هيچ رابطه خاصي بين بيماري و نشانه‌هاي اشتقاقي آن يافت نمي‌شود. اين نشانه‌ها نه بهبود مي‌يابند و نه وخيم‌تر مي‌شوند. هيچ سرنخي از معاينه باليني به دست نيامده است. برخي نشانگان در بين موارد فوق وجود دارند كه در بيماري‏هايي هم چون فشار‌خون بالا، بيماري قند، بيماري دستگاه هاضمه، استخوان‏ها و بيماري‏هاي عصبي و غيره نيز ديده مي‌شوند. ولي در مورد اين سندرم نشانگان مزبور حتي بعد از علاج يا درمان بيماري نيز ديده مي‌شوند. لذا نمي‌توان هيچ رابطه‌اي بين نشانگان و اين بيماري قائل شد.

به عبارت ديگر اين سندرمي است كه در آن هيچ يك از يافته‌هاي آسيب شناسي عيني با انجام معاينات باليني و فيزيكي عادي قابل تشخيص نيست. اين سندرمي است كه نشانه‌هاي ذهني يا غيرعيني در آن وجود دارند و بهبود آنها دشوار است و در مقابل درمان‏هاي گوناگون مقاومت مي‌كنند ولي وقتي در معرض نيروي آهن‌ربايي قرار مي‌گيرند واكنش نشان مي‌دهند. يك سيستم عصبي غيرارادي نامتعادل يا بخشي از آن ممكن است دچار چنين سندرمي شود.

دكتر ناكاگاوا براي اثبات استدلال خود پژوهش‏هاي مربوط به آهن‌ربا درماني را كه در ژاپن انجام شده است ذكر مي‌كند.

در آزمايش‏هايي كه براي تسكين سفت شدن كتف‌ها انجام شده بود وقتي از شركت‌كنندگان درخواست شد بندهاي آهن‏ربايي دائمي فريت را كه به شكل النگو درست شده بودند به دست كنند نتايج موفقيت آميز زيادي به دست آمد.

جزئيات اين آزمايش‌ها به اولين گردهمايي با موضوع «نيروي آهن‌ربا و بدن انسان» كه در سال 1959 تشكيل شد ارسال شد. در همان سال در دومين گردهمايي مشخص شد كه به كارگيري النگوهاي آهن‌ربايي مشابهي در درمان بيماري سفت شدن كتفها مؤثر واقع شده بود. هم چنين گزارش شد كه با استفاده از دو نوع النگوي آهن‌ربايي كه تراكم جريان سطح آنها 470 گوس بود، بهبود نشانه‌هاي غيرعيني بدون هيچ تغييري در ميزان چربي سرم خون و پروتئين سرم خون ديده شد.

موارد فوق با النگوهاي غيرآهن‌ربايي نيز مقايسه شدند. النگوهاي آهن‏ربايي به يك گروه 1163 نفري و النگوهاي غيرآهن‏ربايي به يك گروه 466 نفري داده شد تا مشخص شود كه آيا نيروي آهن‌ربايي تأثيري در رفع بيماري سفت شدن كتف دارد يا خير. تأثير النگوهاي آهن‌ربايي كاملاً محسوس بود.

تشك‌هاي ساخته شده از اسفنج حاوي آهن‌رباي دائمي فريتي نيز روي بيماران بستري شده امتحان گرديد. بهبود نشانه‌هاي غيرعيني در آنها مشاهده شد.

در سال 1974، يك سري پرسش نامه كه داراي ابزار درماني آهن‌ربايي قابل نصب روي پوست بدن بودند توزيع شدند و از آنها براي درمان نشانه‌هاي غيرعيني استفاده مي‌شد. اين 11648 مورد به 4 گروه تقسيم شدند و هر گروه جداگانه مورد تحقيق قرار گرفت. ميزان موفقيت بيش از 90 درصد بود.

طي آزمايش گمنامي كه به عمل آمد، حلقه‌هاي آهن‌ربايي و غيرآهن‌ربايي با يكديگر مقايسه شدند. در درمان بيماري سفت شدن كتف‌ها ، ميزان موفقيت حلقه‌هاي آهن‌ربايي 80.2 درصد و ميزان موفقيت حلقه‌هاي غيرآهن‌ربايي 6.3 درصد بود.

وقتي از گردن‌بند آهن‌ربايي كه ميزان تراكم جريان مغناطيسي سطح آن 700 الي 900 گوس لود استفاده شد، موفقيت چشمگيري به دست آمد. در ضمن در آزمايش‏هاي باليني مشخص شد كه آنها هيچ تأثير مضري بر بدن ندارند.

ژاپني‏ها تحقيقات خود را با اشتياق زياد ادامه دادند. در سال 1976، آثار شفابخش يك گردن‌بند آهن‌ربايي كه ميزان تراكم جريان سطح آن 1300 گوس بود با موردي ديگر كه جريان آن 200 گوس بود در يك آزمون گمنام مقايسه شد. طبق آمار ميزان موفقيت نوع اول بسيار بيشتر از نوع دوم بود. در هر دو مورد بعد از انجام معاينات باليني هيچ عارضه جانبي مضري مشاهده نشد.

در ساير قسمت‏هاي دنيا نيز تحقيقاتي روي آهن‏ربا درماني انجام شد تا از ژاپني‏ها عقب نمانند.

آهن‌ربا درماني تاريخچه طولاني دارد كه كليه شرح آن در كتاب «تشريح آثار زيست – محيطي ميدان‏هاي آهن‌ربايي» ذكر شده است. اولين اسناد مربوط به كاربرد طبي آهن‌ربا به سال 1843 برمي‌گردد.

طبق گزارش كي ام هانسن در سال 1878 بيماراني كه از نشانه‌هاي غيرعيني آماس عصب نشيمنگاهي، درد كمر، درد مفاصل، و غيره رنج مي‌بردند وقتي در معرض ميدان آهن‏ربايي يك منبع الكترومغناطيسي قرار گرفتند تسكين يافتند. طبق اين گزارش خاصيت آهن‌ربايي هم چنين در درمان بيماري‏هاي عفوني حاد و درمان ورم لثه‌ها نيز مؤثر است. ميزان قدرت ميدان آهن‏ربايي مورد استفاده در آن ذكر نشده است ولي مي‌توان نتيجه گرفت كه ميداني قوي بوده است. در اين نوع درمان قطب جنوب آهن‏ربا به مدت 10 الي 40 دقيقه به طرف بدن گرفته شده بود و اين امر چندين بار تكرار شده بود.

آي ال دگن در سال 1972 طي آزمايشي دستان بيماراني را كه از بيماري انقباض دپويترين رنج مي‌بردند در معرض ميدان آهن‌ربايي ثابتي با نيروي 450 الي 530 گوس قرار داد. بيماري فوق با داروهاي متعارف غيرقابل علاج بود. اين درمان هر دفعه 15 الي 40 دقيقه طول مي‌كشيد. و بسته به ميزان وخامت بيماري چندين دفعه تكرار مي‌شد. اين درمان در بروز نشانه‌هاي اوليه خيلي مؤثر بود. و در چندين مورد كه داراي نشانه‌هاي ثانوي بودند نيز بهبود چشمگيري حاصل شد.

ميدان آهن‌ربايي زمين يك ميدان آهن‌ربايي ساكن است كه تأثير دائمي بر روي بدن انسان‌ها دارد. پژوهشگران معتقدند قدرت ميدان آهن‌ربايي زمين طي 500 سال گذشته نصف شده است.

اگر اين روند ادامه يابد، ميدان آهن‌ربايي زمين طي 2000 سال آينده به صفر خواهد رسيد. گفته مي‌شود كه همراه با اين كاهش زواياي ميدان آهن‌ربايي زمين در حال تغيير هستند. اين امر مي‌تواند باعث اختلالات جدي در بدن انسان‌ها شود.

عوامل ديگري نيز در كاهش تأثير ميدان آهن‌ربايي زمين بر بدن انسان نقش دارند.

از آنجائي كه انسان‌ها مدت طولاني تحت تأثير ميدان آهن‏ربايي زمين زندگي كرده‌اند، هر نوع تغييري در اين ميدان مي‌تواند باعث بروز اختلال در بدن آنها شود. اگر كتاب «كنترل اقليم توسط ميدان آهن‌ربايي زمين» را نشانه كار در اين زمينه قرار دهيم، بسيار واضح است كه بدن انسان نيز از اين تغيير اقليم متحول خواهد شد. منطق ساده‌اي در اين زمينه مطرح شده است: تغيير ميدان آهن‌ربايي زمين منجر به تغيير اقليم مي‌شود كه در نتيجه بر بدن انسان و اختلالاتي در آن منجر خواهد شد.

بدن هر انسان متفاوت است. حتي اگر قدرت ميدان آهن‌ربايي زمين هيچ كاهشي نيابد، ممكن است بدن شخصي دچار كمبود ميدان آهن‌ربايي شود. ولي افرادي كه دچار اين نوع كمبود هستند، وقتي در معرض ميدان آهن‌ربايي قرار مي‌گيرند، بهبود مي‌يابند. و چنين تصور مي‌شود كه حداقل اين افراد داراي بيماري كمبود ميدان آهن‌ربايي هستند.

براي اينكه تأييد شود كه آيا شخصي مبتلا به سندرم كمبود ميدان آهن‌ربايي است يا خير بايد اقدامات ذيل در خصوص وي انجام شود:

بدن او بايد در محفظه‌اي قرار داده شود كه از كليه ميدان‏هاي آهن‌ربايي محافظت شود ولي همان سبك زندگي مردم عادي خارج را داشته باشد.

بايد تحقيقاتي انجام گيرد تا مشخص شود آيا فرد مورد نظر هيچ نشانگاني دارد يا خير.

اگر چنين نشانگاني روي مي‌دهند، بدن او در معرض يك ميدان آهن‌ربايي قرار داده شود تا مشخص شود آيا بهبودي حاصل مي‌شود يا خير.

اگر نتايج چنين تحقيقي مثبت باشند، در اين صورت وجود سندرم كمبود ميدان آهن‏ربايي اثبات مي‌شود.
منبع :اسرار ذهن

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *