مراقبه
یک تمرین ساده برای احساس نیروی تکنیک
مراقبه شماره1)
در حالیکه چشمانتان را بسته اید چند دقیقه را صرف ریلکس کردن تمام بدن کنید سپس کره چشمتان رابه سمت بالا بچرخانید تا جاییکه کشش و فشار اندکی را در ماهیچه های اطراف چشمتان احساس کنید.سپس دید درونی خود را بر صفحه سیاه درون متمرکز کنید.سعی کنید در این مرحله به خواب نروید بلکه همچنان توجه تان را در همین حالت متمرکز کنید .هرگاه که ذهنتان منحرف شد و به موضوع دیگری پرداخت خیلی ساده آن را بازگردانید ودوباره آغاز کنید.به صدای سوت ضعیف در بالای سرتان گوش کنید وتوجه ثانویه خود را به گوش دادن به آن معطوف سازید.
تجسم کنید که سوت مذکور مانند جریانی از امواج است که از پایین کالبد فیزیکی تان به بالا حرکت کرده و از قسمت بالای سرتان خارج میشود. اجازه دهید تااین سوت دید درونی تان را بطور کاملا طبیعی به بالا ببرد. به آرامی تمرکز دید درونی تان بر سیاهی صفحه درون را متوقف کنید.اگر این کار را مدت بیشتری انجام دهید از به خواب رفتن شما جلوگیری می کند. در عوض فقط هشیاری جنبی و خفیفی را در اطراف چشم سوم خود در درون پیشانی حقظ کنید تا به این ترتیب صفحه سیاه را همچنان نزدیک به نقطه دید درونی تان نگه دارید. سرانجام در حالتی نا منتظر و بی خبر به خواب خواهید رفت.اگر احساس خفیفی از سوزش و گزگز یا احساس کشیدگی در قسمت بالای سرتان بوجود امد بسیار عالی است. اگر هم این اتفاق نیفتاد اشکالی ندارد.اگر باعث این احساس در سرتان شوید و توجه ثانویه خود را در آن نقطه از سرتان معطوف دارید آنگاه پس از به خواب رفتن احتمال خارج شدن از کالبد اندکی بیشتر خواهد شد.سخت ترین قسمت این تکنیک هنگامی است که حدودا یک ساعت و نیم از آغاز آن بگذرد. در این هنگام است که موج فریبنده و اغوا کننده ای از خستگی ذهنی و جسمانی در سراسر کالبد
فیزیکی ایجاد می شود و استقامت و اراده ذهنی را شدیدا به مبارزه می طلبد. تسلیم شدن به این موج وسوسه انگیز از خستگی و به خواب رفتن معمولا هر گونه احتمال برای خارج شدن آگاهانه از کالبد را تا حد صفر کاهش می دهد.سعی کنید تا از نظر ذهنی بر این موج از خستگی فائق شوید و به مراقبه خود ادامه دهید در این مرحله با گذشت هر لحظه شانس و احتمال سفر خروج از کالبد با خود آگاهی بسیار خوب به تدریج افزایش می یابد.
مراقبه شماره (2)
شکل ساده تری از تکنیک مراقبه شماره (1) این است که سی الی چهل و پنج دقیقه اول که در آن چشمها را رو به بالا چرخانده و نگه می داریم و تمرکزدیددرونی را بر صفحه سیاه حذف می کنیم ادامه این تکنیک یعنی تکنیک شماره (2)دقیقا مشابه به تکنیک شماره (1) است.مزیت تکنیک مراقبه (2) این است که فرد را نسبت به تکنیک اول از نظر ذهنی و جسمانی کمتر خسته می کند.
مراقبه شماره (3)
این تکنیک در واقع همان تکنیک آسان و ساده ای است که چندین سال است که از آن استفاده می کنیم یعنی گوش سپردن به صدای سوت موجود در بالای سرمان.
پس از بیدار شدن از خواب در اواسط شب دوباره به رختخواب می رویم و در حالیکه به پشت می خوابیم مدت چند دقیقه تمام کالبدمان را ریلکس می کنیم و هنگامیکه صدای سوت ضعیف در درون سرمان قابل شنیدن می شود تمام توجهمان را بر گوش سپردن به آن متمرکز می کنیم. حدودا پانزده یا سی دقیقه بعد از آن بر روی شکم خوابیده و به حالت همیشگی خود در هنگام خواب باز می گردیم و به گوش سپردن به سوت مذکور ادامه می دهیم تا اینکه به تدریج در حالتی بی خبر به خواب برویم .هنگامیکه می توانیم ریلکس بمانیم و عواطفمان را به حداقل برسانیم این تکنیک به راحتی برایمان عمل می کند.تغییر کوچک اما بسیار سودمندی که به این روش اضافه کردم این بود که پیوسته از نظر ذهنی به خودمان یادآوری کنیم که همچنان به سوت موجود در بالای سرمان گوش دهیم . هنگامیکه این کار را انجام نمی دهیم خیلی زود تمام ماجرا را فراموش می کنیم. از تکنیک خارج می شویم و به خواب می رویم.
مراقبه شماره ( 4)
پس از بیدار شدن در اواسط شب دوباره به رختخواب می رویم و به حالت همیشگی خود می خوابیم و توجه اولیه و عمده خود را بر شل کردن و ریلکس کردن عضلات اطراف شقیقه هایمان یعنی حدودا از وسط ابرو تا دو سانتی متر بالای گوش متمرکز می کنیم . در حالیکه توجه عمده خود را بر شل کردن این عضلات معطوف می کنیم توجه ثانویه خود را به ریلکس کردن عضلات اطراف چشمها و اطراف ابروهایمان متمرکز می کنیم و همچنین به صدای سوت موجود در بالای سرمان گوش می دهیم . گاهی اوقات این سوت را به صورت جریانی از انرژی تجسم می کنیم که از پایین به بالای کالبد فیزیکی مان در جریان است و از عضلات اطراف شقیقه هایمان عبور می کند و همچنین تصور می کنیم که این سوت به ریلکس کردن عضلات اطراف شقیقه هایمان کمک می کند.
این تکنیک مراقبه ممکن است برای بعضی از افراد مبتدی در سفر روح و یا افرادی که در آینده مسافر روح خواهند شد دشوار باشد. نقطه ضعف عمده تکنیک مذکور این است که در برابر دو احساس مشکل آفرین یعنی احساس انتظار و تشویش بسیار حساس و آسیب پذیر است.هنگامیکه این دواحساس آزارنده مستمر و دائم شوند آنگاه ریلکس کردن و شل نگهداشتن کامل عضلات اطراف شقیقه ها بسیار دشوار می شود.
مراقبه شماره (5)
لاانشجویان و مددکاراناین تکنیک مراقبه همراه با زمزمه کردن و ذکر کلمه ای مقدس است که آن را از دیسکورسهای اکنکار و کتابهای سفر روحم یاد گرفتم و با سبک و شیوه مراقبه خودم سازگار کردم.
در حالیکه به پشت می خوابیم چشمهایمان را می بندیم بدنمان را ریلکس می کنیم و به آرامی و باملایمت شروع به زمزمه پیوسته کلمه ای مقدس می کنیم.کلمات متعددی را میتوان استفاده کرد ولی من از ذکر یا باسط استفاده میکنیم. یاباسط یکی از نامهای خداوند می باشد و ذکر آن بسیار آسان است. پس از اینکه نفس عمیقی می کشیم با صدای بلند و با حالتی کشیده و طولانی و با ملایمت کلمه یاباسط را زمزمه می کنیم .در حالیکه به آرامی نفسمان را بیرون می دهیم هر حرف را جداگانه تلفظ می کنیم و به یکدیگر می چسبانیم . سپس نفس کوتاهی می کشیم و آنگاه نفس عمیق دیگری کشیده و دوباره این زمزمه را آغاز می کنیم.
به تدریج متوجه می شویم که بهترین راه برای ریلکس ماندن کامل و به خواب رفتن در هنگام ذکر گفتن این است که تصور کنیم صدایمان در سراسر بدنمان بخصوص در دستها و مچ دستها و پاها و مچ پاهایمان ارتعاش پیدا می کند . هنگامیکه توجهمان را عمدتا بر این احساس گزگزدر حال ارتعاش متمرکز می کنیم راحت تر می توانیم در حال ذکر گفتن به خواب برویم.یکی از مزیتهای تکینک مذکور این است که ذکر گفتن با صدای بلند از پریشانی و منحرف شدن ذهن جلوگیری می کند. معمولا ذکر گفتن بی صدا در درون از منحرف شدن ذهن جلوگیری نمی کند ولی طبق آنچه که من تجربه کردم ذکر گفتن با صدای بلند و با حالتی ملایم این کار را انجام می دهد.
مراقبه شماره (6)
این تکنیک با قدرت تجسم عمل می کند.پس از اینکه چند دقیقه را صرف ریلکس کردن بدنم می کردم این احساس را در خود تجسم می کردم که هم اکنون از سفری خارج از کالبد به کالبد فیزیکی ام بازگشته ام . احساس مذکور احساسی از گزگزشدن و مور مور شدن در سراسر بدن است مانند مواقعی که موجی از سرما از سراسر بدن عبور می کند.این احساس را به ویژه با متمرکز کردن توجهم بر احساس گزگزشدن در دستها و مچ دستها و پاها و مچ پاها یم می توانستم در خودم بوجود آورم.
دلیل موثر بودن تکنیک مذکور این است که با بوجود آوردن احساس گزگزی که پس از بازگشت به کالبد فیزیکی تولید می شود در واقع می توان سطح ارتعاش کالبد فیزیکی را به تدریج بالا برد تا جائیکه کالبد درونی بتواند کالبد خارجی و غالب ما شود.
روش این تمرین ابتکار خودم است.ومن نیز به صورت تصادفی با آن آشنا شدم.به صورتی که حتی تا مدتها نمی دانستم این نیرویی که بین دستانم وجود دارد چیست.
امیدوارم موفق شوید .
ابتدا قبل از هر کار به خدا توکل کنید چون منشا همه خوبیها و نیروها خدای بزرگ و بسیار مهربان است.
آموزش ایجاد نیروی مغناطیس در بین دو دست :
نکات که باید به آنها دقت کنید تا در مدت زمان حد اکثر یک ساعت یا بیشتر به این
نیروی مغناطیس در بین دستتان برسید:
1. ذهنتان را از هر گونه فکر منفی پاک کنید.
2. سعی نکنید در باره این نیرو فکر منفی بکنید (در برابر آن مقاومت از خود نشان ندهید)
این تمرین بسیار مجرب و کار ساز است و با روشی ساده کم کم چاکراهای بین دو دست را باز میکند وکم کم انرژی این چاکراها را باز خواهید کرد واز احساس این انرژِی لذت خواهید برد. ابتدا متوجه خواهید شد که انگار یک کیسه آب یا یک چیز مثل آهنربای نامرئی بین دستتان است که از دور شدن دستها جلوگیری و از نزدیک شدن آنها نیز جلوگیری می کند و سعی میکند دو دست را در موقعیتی خاص نسبت به هم نگاه دارد.
شرح تمرین:
به صورت چهار زانوبنشینید . یا اگر نمیتوانید آن را به حالت خوابیده انجام دهید ولی در این حالت دقت کنید که حتما کف پاهایتان با زمین تماس داشته باشند.
برای تمرکز بیشتر توصیه می کنم چشمانتان را ببندید.
دودست را بر روی زانو گذاشته (به صورت باز و مقابل هم) وچند نفس عمیق بکشید.
ابتدا تمام حواستان را بر دست راست متمرکز کنید بعد بر روی انگشت کوچک دست راست تمرکز کنید سعی کنید نبض را در انگشت وبعد در نوک انگشت احساس کنید سعی کنید به صورت عمیق و کمی آرام نفس بکشید وقتی موفق به احساس نبض در نوک انگشتتان رسیدید به سراغ انگشت بعدی بروید و همین مراحل را برای آن تکرار کنید ودر انتها سعی کنید نبض را در هر دو انگشت احساس کنید.همین مراحل را برای انگشتان بعدی دست راست تکرار کنید تا نبض را در پنج انگشتتان احساس کنید بعد به سراغ کف دستتان بروید سعی کنید نبض را در کف دستتان نیز احساس کنید بعد نبض را هم زمان در تمام دست راست از مچ وبه طرف تمام انگشتان احساس کنید این مراحل را برای دست چپ نیز تکرار کنید تا وقتی که موفق شوید نبض را در هر دو دست احساس کنید.(این تمرین از طریق تمرکز گام به گام برروی دستانتان افکار روزمره که ذهنتان را مشغول می کند از ذهن بیرون می کند. )
حال موقع احساس آن نیروی مغناطیس است.صبور باشید و مطمئن باشید که موفق می شوید.
در حالی که نبض را در هردو دست احساس می کنید کم کم دو دست را به آرامی هر چه تمامتر به طرف هم نزدیک کنید تا به فاصله 40یا30یا20سانتی متری هم برسند ودر آن فاصله دو دست حداقل به مدت 20یا حداکثر 1دقیقه را نگاه دارید و سعی کنید نبض را در دو دست احساس کنید .بعد دو دست را کمی عقب جلو کنید و کمی به صورت دورانی می چرخانیم به صورتی که انگار یک توپ یا یک بادکنک کوچک پر از آب در دستتان باشد. در حین این کار حواستان را به احساساتتان متمر کز کنید .حتما متوجه یک نیرو ویک حس غیر مادی در بین دو دست خواهید شد که سعی در نگاه داشتن دستانتان در فاصله خاص میکند.لطفا ذوق زده نشوید و همچنان به تمرین ادامه دهید و سعی کنید تا این نیرو را بین دستانتان قوی کنید.
سعی کنید در اولین بار خود را زیاد خسته نکنید .این تمرین را در ساعت خاصی که آرامش بیشتری دارید انجام بدهید.
از مزیتهای این نیرو که با تمرین و ممارست می توانید به آنها دست پیدا کنید عبارتند از(احساس گردش خون در هر منطقه از بدن ،،،،کنترل اجسام بدون تماس فیزیکی با آنها،،،دیدن هاله ها اشخاص ،،و تسکین سردرد و باز کردن چاکراهای مختلف و موارد متعدد دیگر)