موفقیت، بزرگ‌ترین آرزوی بشر
موفقیت، بزرگ‌ترین آرزوی بشر● نیروی شگفت‌انگیز مغز خود را به‌كار گیرید
توانایی مغز انسان بسیار بیشتر از آنچه تصور می‌كنید هست و ما تنها بخش اندكی از این سرمایه عظیم خدادادی را استفاده می‌كنیم.بخش مهمی از فرآیندهای پیچیده مغز انسان را می‌توان در قالب توانمندی و قدرت تفكر متعالی، تدبر و اندیشه خلاق مشاهده نمود. ما برای تقویت و توسعه بنیان فرهنگی خود و جامعه، نیاز فراوانی به تفكر و اندیشه خلاق داریم. تردیدی نیست در جوامعی كه مغزهای متفكر و اندیشمندان آن افرادی متعهد و پایبند به اصول انسانی هستند، رشد و ترقی بیشتری مشاهده شده و مشكلات یكی پس از دیگری رفع می‌شود و بالعكس، جوامعی كه از این نیرو بهره كمتری می‌برند ضعف و گرفتاری و مشكلات آنها بیشتر است و وابستگی در آنها افزایش پیدا می‌كند.
مغز هریك از ما به‌طور استثنایی و بالقوه هم دارای استعدادهای نهفته علمی و هم استعدادهای بالقوه هنری است. اگر مشاهده می‌شود بیشتر افراد فقط از كارایی یك طرف مغز خود استفاده می‌كنند، به دلیل نارسایی و ناتوانی عضو طرف دیگر نیست بلكه به این علت است كه طرف دیگر مغز بدون تمرین و استفاده باقی مانده و به اندازه كافی مجال و فرصت تكامل و پیشرفت همانند طرف دیگر به آن داده نشده است.
● ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه‌نویسی كنید!
بیشتر افراد تصور می‌كنند كه قید و بندها و فشارهایی كه در جریان كار و زندگی به انسان وارد می‌شود، تنها از نوع فیزیكی و ملموس است. همچنین فكر می‌كنند كه گفت‌وگوهای پراكنده، پندارها و تصورات گوناگونی كه از طریق آنان به دیگران و یا از طریق دیگران به آنان القا می‌شود تاثیر یا قدرتیدر بر ندارند. ولی واقعیت این‌طور نیست.
▪ اصولاً فعالیت‌های جاری ما به دو دلیل انجام می‌گیرد:
۱) دلایل منطقی، معقول و خردمندانه
۲) دلایل غیرمنطقی، غیرمعقول و نابخردانه
حال برای اینكه بتوانیم ضمیر ناآگاه خود را كه سرچشمه جنبه‌های غیرملموس رفتار در انسان‌هاست، پرورش دهیم و از آن استفاده بهینه بنماییم، باید آن را ناآگاهانه برنامه‌نویسی كنیم. برای این عمل می‌توانیم، قدرت كلام را افزایش دهیم. انسان علاوه بر حواس پنجگانه كه به كمك آنها تصاویر ذهنی را تشكیل می‌دهد مجهز به دستگاهی است كه به كمك آن می‌تواند ارتباط كلامی برقرار نماید. قدرت تاثیر و اثر تلقینی «ارتباط كلامی» در شرایط ویژه‌ای بسیار افزایش می‌یابد و می‌تواند به خوبی در مغز جای گیرد.
▪ عواملی كه در تحقق این فرآیند نقش اساسی دارند عبارتند از:
۱) كلام دلنشین
كلام، اگر با فركانس معین و طنین خاص ادا شود و بار القایی داشته و با محتوا باشد، می‌تواند در ذهن دیگران موثر واقع شود.
۲) اطمینان بخشی
اگر پیام یا كلام حاوی برهان و دلایل محكم و اطمینان بخشی باشد و به نحوی اطمینان خاطر به‌وجود آورد كه هرگونه شك و شبهه‌ای را از بین ببرد، اثر تلقینی بیشتری خواهد داشت.
۳) تن آرامی
بین جسم و روح ارتباط دائمی و تنگاتنگ برقرار است. هنگامی كه از لحاظ فكری تحت فشار قرار داریم، این فشار به صورت كنش‌های عصبی و انقباض‌های ماهیچه‌ای خود را نشان می‌دهد. برای اینكه روان ما، آسوده و راحت و آماده پذیرش باشد، تن ما نیز باید چنین باشد. آموزش‌های مختلف ورزشی جهت آرام كردن جسم را بیاموزید و تمرین كنید!
۴) توجه و تمركز
هرگاه پیامی حاوی چند عنصر باشد، قدرت جذب آگاهانه همه آنها در یك لحظه پایین می‌آید در حالی‌كه اگر توجه به یكی از عناصر پیام متمركز گردد، عناصر دیگر به‌طور ناخودآگاه می‌توانند جذب و دریافت گردند. بنابراین تمركز روی یك نقطه یا پیام، قدرت نفوذ آن را افزایش می‌دهد.
۵)تمرین و تكرار
تكرار به تقویت فرآیند نفوذ كمك می‌كند. تا آنجا كه پیام به مغز راه یابد و به نگرش یا بینش درونی منجر شود. تكرار هر كلام یا پیام، ممكن است سرانجام در ذهن بنشیند و واكنش‌های متناسب با خود را ایجاد نماید. به همین سبب خیلی باید مراقب كلمات و جملاتی كه به هر عنوان در جریان كار و زندگی تكرار می‌شوند بود. زیرا ممكن است آنها بدون آنكه شخص متوجه شود پیام‌هایی را به درون مغز بكشانند و موجب رفتار یا عادت‌های نامناسبی در انسان شوند.
۶) شور و هیجان
هر نوع حالت یا احساسی كه توأم با شور و هیجان باشد در صورتی كه با یك رفتار مناسب توأم شود اثر تلقینی آن به شدت افزایش می‌یابد و ممكن است منجر به بروز یك الگوی رفتاری جدید شود.
از این روست كه بعضی از وقایع و رویدادها، اثر ژرف و عمیقی در وجود انسان می‌گذارند به طوری‌كه تا مدت‌ها اثر آن پایدار می‌ماند.
۷) همسانی و ذكر مثال
اگر پیام‌‌دهنده با پیام‌گیرنده هماهنگ و همسان باشد، اثر پیام نیرومندتر و نفوذ آن بیشتر خواهد شد.
۸) باور و اعتقاد
اگر پیام از روی ایمان و اعتقاد صادر شود و به اصطلاح از تمام وجود سرچشمه بگیرد، اثر نفوذ آن به شدت افزایش می‌یابد. آن‌گونه كه گفته‌اند كلامی كه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. ماكسول مالتز می‌گوید: «هركس در عمق وجود خویشتن، تصویری ذهنی از خود دارد. تغییر و تبدیل شخصیت افراد، با دگرگون ساختن این تصویر خویشتن امكانپذیر می‌گردد. هنگامی كه تصویر خویشتن ما مناسب است و بافت اساسی آن را تجربه‌های موفقیت‌آمیز تشكیل می‌دهد، رفتار ما نیز با خواسته‌های ما هم‌خوانی خواهد داشت.»
منبع :ویستا
