هوش هيجاني از نقطه نظر بار ـ آن
يكي ديگر از نظريهپردازان مدل مختلط هوش هيجاني، بار ـ آن (1997) است ؛ هوش هيجاني به وسيله بار ـ آن به اين صورت تعريف شده است :
« يك دسته از مهارتها ، استعدادها و توانائيهاي غيرشناختي كه توانايي موفقيت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهاي محيطي افزايش ميدهد » .
بنابراين هوش هيجاني يكي از عوامل مهم در تعيين موفقيت فرد در زندگي است و مستقيماً بهداشت رواني فرد را تحت تأثير قرار ميدهد . هوش هيجاني با ساير تعيينكنندههاي مهم ( توانايي موفقيت فرد در مقابله با اقتضاهاي محيط ) از قبيل آمادگيهاي زيست ـ پزشكي ، استعداد هوش شناختي و واقعيتها و محدوديتهاي محيطي در تعامل است .
مدل بارـ آن از هوش هيجاني چند عاملي است و مربوط به استعدادهايي براي عملكرد است تا خود عملكرد (يعني استعداد موفقيت تا خود موفقيت) . اين مدل همچنين فرآيند مدار است تا نتيجه مدار . ماهيت جامع اين مدل مفهومي براساس گروهي از مؤلفههاي عاملي (مهارتهاي هوش هيجاني) و روشي كه آنها تعريف ميشوند ، قرار دارد .
بار ـ آن پانزده هوش هيجاني در پانزده خرده مقياس پرسشنامه هوشبهر هيجاني بار ـ آن معرفي كرده است . هوش هيجاني و مهارتهاي هيجاني طي زمان رشد ميكنند ، طي زندگي تغيير ميكنند و ميتوان با آموزش و برنامههاي اصلاحي مانند تكنيكهاي درماني آن را بهبود بخشيد (بار ـ آن ، 1997) .
پانزده عاملي كه توسط بار ـ آن به عنوان عاملهاي هوش هيجاني در نظر گرفته شدهاند عبارتند از :
۱ـ خودآگاهي هيجاني ، 2ـ احترام به خود ، 3ـ قاطعيت ، 4ـ خودشكوفايي ، 5ـ استقلال ، 6ـ همـدلي ، 7ـ انعطافپذيري ، 8ـ تحمل استرس ، 9ـ حل مسأله ، 10 ـ واقعيتسنجي ، 11ـ مسئوليتپذيري اجتماعي ، 12ـ كنترل تكانه ، 13ـ شادكامي ، 14ـ خوشبيني ، 15ـ روابط بين فردي .
بار ـ آن مدلي از توانشهاي هيجاني را ارائه داده است كه اين مدل پنج حيطه يا گستره از مهارتها يا توانائيها را در بر ميگيرد :
1ـ مهارتهاي درون فردي[26] : كه خود آگاهي هيجاني (بازشناسي و فهم احساسات خود) ، جرأت (ابراز احساسات ، عقايد ، تفكرات و دفاع از حقوق شخصي به شيوهاي سازنده) ، خود تنظيمي (آگاهي ، فهم ، پذيرش و احترام به خويش) ، خودشكوفايي (تحقق بخشيدن به استعدادهاي بالقوه خويشتن) و استقلال (خودفرماني و خود كنترلي در تفكر و عمل شخص و رهايي از وابستگي هيجاني) را در برميگيرد.
2ـ مهارتهاي ميان فردي[27] : كه شامل روابط ميان فردي (آگاهي ، فهم و درك احساسات ديگران، ايجاد و حفظ روابط رضايتبخش دو جانبه كه به صورت نزديكي هيجاني و وابستگي مشخص ميشود ) ، تعهد اجتماعي (عضو مؤثر و سازنده گروه اجتماعي خود بودن ، نشان دادن خود به عنوان يك شريك خوب) و همدلي است .
3ـ سازگاري[28] : كه شامل مسألهگشايي (تشخيص و تعريف مسايل ، همچنين ايجاد راهكارهاي مؤثر)، آزمون واقعيت (ارزيابي مطابقت ميان آنچه به طور ذهني و آنچه به طور عيني تجربه ميشود) و انعطافپذيري (تنظيم هيجان ، تفكر و رفتار به هنگام تغيير موقعيت و شرايط) ميباشد .
4ـ كنترل استرس[29] : كه توانايي تحمل استرس (مقاومت در برابر وقايع نامطلوب و موقعيتهاي استرسزا) ، كنترل تكانه (ايستادگي در برابر تكانه يا انكار تكانه) را شامل ميشود .
5ـ خلق عمومي[30] : كه شامل شادي (احساس رضايت از زندگي خويشتن ، شاد كردن خود و ديگران) و خوشبيني (نگاه به جنبههاي روشن زندگي و حفظ نگرش مثبت حتي در مواجهه با ناملايمات است ) (بار ـ آن ، 1997) .
منبع :ebarzkar.blogfa