درس زندگي 3
زندگي يک نسيم است که همانقدر که سخت براي ساده کردن آن تلاش ميکنيم به همان ميزان براي مشکل کردن آن تلاش ميکنيم
بله، زندگي سخت است. اما زندگي ميتواند خيلي سادهتر باشد وقتي کارها را ساده بگيريم. به شکل شگفت انگيزي، شما فکر ميکنيد که انسان براي ساده کردن زندگي خود تلاش خواهد کرد، اما عکس آن نيز درست است. با در نظر گرفتن انتخاب بين شيوهي ساده و شيوهي سخت انجام کارها، بيشتر افراد روش سخت را انتخاب ميکنند. اين حرف ممکن است مضحک و خندهدار به نظر برسد اما خيلي از ماها وقتي هيچ روش سختي براي انجام کارها فوراً وجود ندارد، زمان خود را به ايجاد يک روش سخت و پيچيده سپري ميکنيم.
بدون شک، ما نميخواهيم زندگيهايمان را سختتر کنيم. با توجه به اين موقعيت، بسياري از افراد ديگر در اين دنيا با خوشحالي اين کار را براي ما انجام ميدهند. حوادث غيرمنتظرهي زندگي همچنين خلاقيت ما را در بوتهي آزمايش کامل قرار ميدهد بدون اينکه مجبور باشيم مشکلات خاص خود را ايجاد کنيم.
جملهاي که شما کمتر امروز از دهان آمريکاييها ميشنويد اين است: «زندگي من خيلي ساده است.» حقيقت اين است که بيشتر افراد زندگيهايشان را خيلي سخت و پيچيده کردهاند و نميدانند چرا اين همه مشکلات و گرفتاريهاي گوناگون دارند.
دليل اينکه چرا مردم زندگيهايشان را به شکل غيرضروري پيچيده ميکنند يک راز براي فلاسفه و روانکاوهاست. براي من هم شگفت انگيز است که برخي افراد چه راههاي دور و درازي را طي ميکنند تا روشهاي گوناگوني را براي پيچيده کردن زندگيهاي شخصي و شغليشان پيدا کنند. آنها پول، زمان و انرژي زيادي را براي تعقيب کارهايي هدر ميدهند که هيچ منفعتي کاملاً براي آنها ندارد.
همهي ما تا حدي فلسفهي دوست خوب من، تاد لورنز را انجام ميدهيم که روزي به من گفت: «زندگي در اين دنيا يک فعاليت روانپريشانه است.» در مرحلهاي در زندگيهاي خود، همهي ما گرايش به پيچيده و افسرده کردن غيرقابل باور زندگيهاي خود داريم. ما اين کار را با داراييهاي مادي خود، فعاليتهاي مرتبط با کار، روابط، امور خانوادگي، افکار و احساسات خود انجام ميدهيم. همانطور که انتظار ميرود، ما نميتوانيم به همهي آن چيزهايي که در زندگي دوست داريم داشته باشيم دست پيدا کنيم چون مزاحمتهاي ذهني و جسمي بسيار زيادي را به زندگيهاي خود جذب ميکنيم.
با اين وجود، زندگي يک نسيم است که همانقدر که سخت براي ساده کردن آن تلاش ميکنيم، به همان ميزان براي مشکل کردن آن تلاش ميکنيم. اگر شما جزو آن دسته از افرادي هستيد که خانهي خود را بدون چهار پنجم داراييهاي شخصيتان ترک نميکنيد، زمان آن فرا رسيده تا سفر خود را در جادهي زندگي کمي سبک کنيد. بدون هيچ گونه درنگي، از مسئوليتهايي که به يک خلا در زمان، فضا، پول و انرژيتان تبديل شده است، خود را رها کنيد. امروز کاري انجام دهيد تا زندگيتان با مشکل کمتري مواجه شود.
براي لذت بردن کامل از زندگي، شما بايد مرتباً کارهايي را شناسايي کنيد که وجود شما را سخت و پيچيده ميسازد. اين هم براي جنبههاي شخصي و هم براي جنبههاي کاري زندگي شما به کار ميرود. فهرستي از کارهايي که ديگر به اهداف ارزشمند شما در زندگي کمکي نميکند، فراهم کنيد. از دوستان خود بخواهيد به اين فهرست پيشنهاداتي را مبني بر چگونگي ساده کردن کارها اضافه کنند. دوستان شما ممکن است موقعيتهايي را مشاهده کنند که شما نميتوانستيد مشاهده کنيد.
قطعاً شما پيچيدگي را ايجاد نميکنيد. شما نهايت تلاش خود را انجام ميدهيد تا آن را گهگاهي کامل کنيد، درست است؟ در ذهن خود بسپاريد که پيچيده کردن کارهاي ساده هنرمندي نميخواهد. اين ساده کردن کارهاي پيچيده است که به هنرمندي نياز دارد.
عقل سليم را به کار ببريد تا در ساده کردن وجود خود داراي مشکل زيادي نباشيد. اين يعني دور انداختن بارهاي اضافي از زندگي خود. يک فيلسوف رومي ميگويد: «هيچ انساني نميتواند در ساحل شنا کند. و چمدانش را با خود حمل کند.» مطمئن باشيد که زندگي بسيار آسانتر خواهد شد اگر بار زيادي با خود حمل نکنيد.
سرنوشتتان هرچه باشد، نميتوانيد از پس اين بار اضافي براي مدت زمان طولاني بربياييد. در قطارها و هواپيماها، بار اضافي پول اضافي بر روي دستتان خواهد گذاشت. در سفري به نام زندگي، بار اضافي هزينهاي به مراتب بيشتر از پول به شما تحميل خواهد کرد. با داشتن بار اضافي، در بهترين حالت ممکن، شما در رسيدن سريع به اهداف خود موفق نخواهيد شد. در بدترين حالت ممکن، شما هرگز در رسيدن به اهداف خود موفق نخواهيد شد. اين بار اضافي نه فقط شما را از رضايت و خوشحالي محروم خواهد کرد، بلکه در نهايت ميتواند به قيمت سلامت عقلي شما تمام شود.