قدرت چیست ؟

زندگی ساده است. زندگی تو فقط از دو چیز تشکیل شده است: موارد مثبت و موارد منفی.

هر زمینه‌ای از زندگی‌ات- سلامتی، پول، روابط، شغل یا شادی- برای تو مثبت است یا منفی. تو یا پول زیادی داری یا اصلاً پول نداری. تو یا سلامت هستی یا سلامتی‌ات را از دست داده‌ای. روابط تو یا خوشحال‌کننده است یا بحرانی و پیچیده. شغل تو یا پرشور و هیجان و موفقیت‌آمیز است یا ناراضی کننده و ناموفق. تو یا سرشار از شادی هستی یا بیشتر اوقات حال و حوصله نداری. تو یا سال‌های خوبي داری یا سال‌های بد، یا ایامي خوش داری یا ایامي ناخوش یا روزهای خوبي داری یا روزهای بد.

 

اگر در زندگی‌ات موارد منفی بیش از موارد مثبت است، در این‌ صورت، یک جای کار می‌لنگد و خودت متوجه این مسئله می‌شوی. افراد دیگری می‌بینی که شاد و کامروا هستند و زندگی‌شان سرشار از اتفاقات بزرگ است و این مسئله به تو می‌گوید که شایستگی همه این چیزها را داری و حق با توست. تو شایسته‌ی زندگیِ سرشار از رویدادهای خوب هستی.

بیشتر افرادی که زندگی خوبی دارند، خودشان هم به درستی نمی‌دانند چه کرده‌اند که به اینجا رسیده‌اند. به هر حال، آن‌ها کاری انجام داده‌اند تا به این موقعیت برسند. آن‌ها از قدرت استفاده کرده‌اند که عامل هر اتفاق خوبی در زندگی است…

بدون استثنا، هر فردی که زندگی خوبی دارد، برای رسیدن به چنین جایگاهی از عشق استفاده کرده است. قدرت برخورداری از تمام موارد خوب و مثبت در زندگی، عشق است!

 

نیروی عشق

«عشق قدرتی است که گرچه به شکل مادی قابل رؤیت نیست، به اندازه‌ی آب و هوا واقعی است. عشق نیرویي فعال، زنده و متحرک است….. که مثل جزر و مد دریا حرکت می‌کند.»

پرنتیس ملفورد (1891-1834)

بنیان گذار تفکر نوین

آن عشقی که متفکران برجسته و منجیان عالم در موردش صحبت می‌کنند، با آن عشقی که مردم عادی در ذهن دارند، بسیار متفاوت است. چنین عشقی به مراتب فراتر از عشق به خانواده، دوستان و چیزهای مورد علاقه است، چون عشق صرفاً یک احساس نیست. عشق نیرویی مثبت است. عشق ضعیف، ناتوان یا آبکی نیست. عشق نیروی مثبت زندگی است! عشق عامل همه‌ی رویدادهای مثبت و خوب در زندگی است. صدها نیروی مثبت گوناگون در زندگی وجود ندارد، فقط یک نیرو وجود دارد.

قدرت‌های عظیم طبیعت، مانند نیروی جاذبه و نیروی الکترومغناطیس، برای حواس ما نامرئی است، اما قدرت آن‌ها مسلم است. به همین صورت، نیروی عشق هم برای ما نامرئی اما قدرت آن به مراتب بزرگ‌تر از هر قدرتی در طبیعت است. گواه قدرت عشق در تمامی نقاط دنیا دیده می‌شود. بدون عشق، حیات وجود ندارد.

لحظه‌ای به این مورد فکر کن: دنیای بدون عشق چگونه خواهد بود؟ اول از همه، خودت هم وجود نداشتی. تو نمی‌توانستی بدون عشق به دنیا بیایی. هیچ یک از اعضای خانواده و دوستانت هم متولد نمی‌شدند. در اصل، حتی یک فرد هم روی کره‌ی خاکی وجود نداشت. اگر همین امروز نیروی عشق از حرکت بازمی‌ایستاد، کل نژاد بشری کم و سرانجام نابود می‌شد.

هر اختراع، اکتشاف و آفرینشی از سوی انسان، از عشق موجود در قلب او نشات می‌گیرد. اگر به دلیل عشق برادران رایت نبود، ما نمی‌توانستیم با هواپیما پرواز کنیم. اگر به دلیل عشق دانشمندان، مخترعان و مکتشفان نبود، ما از برق، وسایل گرم‌کننده یا چراغ بی‌بهره بودیم. همچنین نمی‌توانستیم از خودرو، تلفن، وسایل خانگی یا هر نوع فن‌آوری دیگری که زندگی را راحت‌تر و آسوده‌تر می‌کند استفاده کنیم.

بدون عشقِ مهندسان معمار و مقاطعه‌کاران و بساز و بفروش‌ها، از خانه‌ها، ساختمان‌ها یا شهرها خبری نبود. بدون عشق، هیچ نوع دارو، پزشک، امکانات اورژانسی، آموزگاران مدارس یا تعلیم و تربیتی هم وجود نداشت. از کتاب، تابلوهای نقاشی و موسیقی هم خبری نبود، چون همه‌ی این‌ها به واسطه‌ی نیروی مثبت عشق ایجاد شده است. همین حالا به دور و بر خودت نگاه کن. هر آنچه به عنوان ساخته‌ی دست بشر می‌بینی، بدون عشق وجود خارجی نداشت.

«اگر عشق را حذف کنی، کره‌ی خاکی ما به مقبره‌ای بزرگ تبدیل می‌شود.»

رابرت برانینگ (1889- 1812)

شاعر

 

عشق نیرویی است که موجب حرکت تو می‌شود

هر آنچه دلت می‌خواهد بشوی، انجام دهی یا داشته باشی، از عشق ناشی می‌شود. بدون عشق، تو پیشرفتی نداری؛ بدون عشق هیچ نیروی مثبتی وجود ندارد که تو را وادار کند صبح از خواب بیدار شوی، کار کنی، تفریح کنی، حرف بزنی، یاد بگیری، به موسیقی گوش کنی یا به طور کلی هر کاری را انجام بدهی.

بدون عشق، تو همچون مجسمه‌ای سنگی می‌شوی. این نیروی مثبت عشق است که به تو انگیزه‌ی حرکت می‌دهد و تو را مشتاق می‌کند که هر کاری بکنی، هر چه بخواهی بشوی یا هر چیزی داشته باشی. نیروی مثبت عشق می‌تواند هر چیز خوبی را در زندگی‌ات خلق کند، رویدادهای خوب را زیاد کند و هر نوع مورد منفی زندگی‌ات را تغییر دهد. تو روی سلامت، ثروت، حرفه، ارتباطات و هر زمینه‌ای در زندگی‌ات قدرت داری و این قدرت- عشق- در درون توست!

اما اگر تو روی زندگی‌ات قدرت داری و این قدرت در درون خود توست، پس چرا زندگی‌ات خوب نیست؟ چرا هر زمینه‌ای از زندگی‌ات شگفت‌انگیز نیست؟ پس چرا هر آنچه دلت می‌خواهد نداری؟ چرا نمی‌توانی هر کاری که دوست داری انجام دهی؟ چرا هر روز سرشار از شادی و مسرت نیستی؟

جواب این سوال‌ها این است: چون تو حق انتخاب داری. تو حق انتخاب داری که دوست داشته باشی و نیروی مثبت را مهار کنی. چه بدانی و چه ندانی، تو در هر روز از زندگی‌ات، در لحظه به لحظه‌ی زندگی‌ات، مشغول انتخاب هستی. بدون استثنا، هر دفعه که رویدادی خوب در زندگی‌ات رخ می‌دهد، به دلیل عشق خودت بوده است و اینکه نیروی مثبت عشق را مهار کرده‌ای. حتي هر دفعه هم که رویدادی نه چندان خوب را تجربه کرده‌ای، عشقی نداشتی و حاصل آن بار منفی بوده است.

عشق عامل تمامی رویدادهای خوب در زندگی توست و عدم وجود عشق، دلیلی است برای تمامی رویدادهای منفی و همه‌ي دردها و رنج‌های زندگی. متأسفانه امروزه عدم درک و آگاهی از قدرت عشق، در زندگی افراد سراسر جهان و در کل جامعه‌ی بشری مشخص است.

 

«عشق قدرتمندترین و همچنان ناشناخته‌ترین انرژی در جهان است.»

پیر تیار دوشاردن (1955-1881)

کشیش و فیلسوف

هم‌اکنون، تو در حال دریافت دانشِ تنها و یگانه قدرت برای تمامی چیزهای خوب زندگی هستی و می‌توانی با استفاده از این دانش، کل زندگی‌ات را متحول کنی. اما ابتدا باید دقیقاً پی ببری که عملکرد عشق چگونه است.

 

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در قدرت

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *