محاصره اضطرابی

محاصره اضطرابی
برخی از افراد تقریبا درباره هر چیزی مضطرب و نگران به نظر می‌رسند. تعداد زیادی از آنها زمانی که مورد بررسی‌های دقیق‌تری قرار می‌گیرند، مشخص می‌شود که مبتلا به اختلالی هستند با عنوان اختلال اضطرابی فراگیر. همان‌طور که از نام این بیماری برمی‌آید، اختلال اضطرابی فراگیر، اضطراب و نگرانی مفرط درباره چند واقعه یا فعالیت در بیشتر روزها و طی یک دوره حداقل شش ماهه را تعریف می‌کند. نگرانی مزبور به سختی مهار می‌شود و با علایم جسمی نظیر تنش عضلانی، تحریک‌پذیری، دشواری در خواب و بی‌قراری همراه است. اضطراب مزبور، رنج و عذاب درون ذهنی برای فرد ایجاد می‌کند و حوزه‌های مهم زندگی فرد را مختل می‌سازد.
 

 
‌● چه کسانی و چرا؟
اختلال اضطرابی فراگیر، بیماری شایعی است. شیوع مادام‌العمر این اختلال نزدیک به پنج درصد است. جالب است بدانیم که تقریبا یک چهارم (یعنی ۲۵ درصد) بیمارانی که به درمانگاه‌های اختلالات اضطرابی مراجعه می‌کنند، مبتلا به بیماری اضطرابی فراگیر هستند. خانم‌ها دو برابر آقایان مبتلا می‌شوند و بنابراین در معرض خطر بیشتری هستند. خبر دیگر اینکه ۵۰ تا ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال فوق شاید به یک اختلال روانی دیگر هم مبتلا باشند. از جمله شایع‌ترین بیماری‌های همراه می‌توان به اختلال افسردگی اشاره کرد که مشکل این افراد را پیچیده‌تر می‌کند و ممکن است تا مدت‌ها تنها به دلیل علایم افسردگی تحت درمان باشند و اختلال اضطرابی فراگیر به وسیله علایم بیماری افسردگی پوشیده شود و به این ترتیب، این اختلال بدون درمان باقی مانده و احتمال بهبودی یا پاسخ به درمان را نیز زیر سوال ببرد.
علت اختلال اضطرابی فراگیر معلوم نیست. این بیماری با تعریفی که امروزه از آن وجود دارد احتمالا گروه ناهمگونی از بیماران را دربرمی‌گیرد. تفکیک اضطراب طبیعی از مرضی و بیمارگونه و همچنین فرق گذاشتن میان عوامل زیستی از عوامل روانی- اجتماعی دشوار است و این شاید به دلیل آن باشد که برخورداری از مقداری اضطراب، طبیعی و انطباقی است. احتمالا عوامل زیستی و همچنین روانی- اجتماعی در ایجاد اختلال اضطرابی فراگیر تواما دخیل هستند. در عین حال، وراثت و ژنتیک نیز نقش ثابت شده‌ای در بروز این بیماری دارند، به طوری که تا ۲۵ درصد از بستگان درجه اول بیماران دچار اختلال اضطرابی فراگیر نیز مبتلا هستند. 
دو تئوری دیگر که درباره عوامل روانی-اجتماعی ایجاد کننده این اختلال مطرح شده است، به این شرح است: در تئوری اول تاکید بر این است که اختلال اضطرابی فراگیر در واقع واکنش بیمار به خطراتی است که به غلط تصور می‌کند او را تهدید می‌کنند. این خطر خیالی از توجه انتخابی بیمار به جزئیات منفی در محیط، پردازش غلط اطلاعات در ذهن بیمار و از دیدگاه بیش از حد منفی بیمار درباره قدرت مدارایش منشأ گرفته است. در تئوری دوم، این فرضیه مطرح است که اضطراب علامتی از تعارض‌های حل نشده ناخودآگاه است. 
● شناختن بیماری و آشنایی با علایم
علایم عمده اختلال اضطرابی فراگیر عبارت است از اضطراب، بی‌قراری و ناآرامی. بیمار معمولا از عباراتی همچون <مفرط> و <به سختی قابل مهار> برای توصیف شدت اضطراب خود استفاده می‌کند. از طرفی این حالات موجب مختل شدن چشمگیر وضع بیمار یا رنج و عذابی قابل توجه برای او شده است. این دو نکته کمک می‌کنند تا بتوانیم میان اختلال اضطرابی فراگیر و اضطراب طبیعی فرق بگذاریم. حالات و علایمی مثل لرزیدن، سردرد، کوتاه شدن نفس، تعریق مفرط، تپش قلب و علایم مختلف گوارشی در این اختلال به صورت شایعی به چشم می‌خورد. بیمار اغلب تحریک‌پذیر است و با شنیدن کوچک‌ترین صدایی از جا می‌پرد. جالب است که این بیماران معمولا به دلیل علامتی جسمی نزد پزشکانی غیر از روانپزشک می‌روند. در اصل عمده مراجعات آنها نزد پزشکان عمومی و یا متخصصان داخلی است. گاهی اوقات نیز فرد به دلیل اضطراب شدیدی که تجربه می‌کند، دچار حالت‌هایی مثل اسهال مزمن می‌شود. در چنین شرایطی، بیشتر افراد معتقدند که مشکل آنها کاملا جسمی است و از نظر روحی کاملا سالم هستند و نیازی به بررسی بیشتر ندارند. در هر حال، اغلب طی این مراجعات، اختلال طبی خاصی پیدا نمی‌شود و از اینجا به بعد، مراجعه بیمار به پزشک صورت‌های مختلفی پیدا می‌کند. برخی از بیماران اختلال اضطرابی مفرط را به عنوان تشخیص بیماری خود می‌پذیرند و طبعا به درمان مناسب آن هم تن می‌دهند اما برخی باز هم برای حل مشکلات خود با طبیبان دیگری مشورت می‌کنند. به این ترتیب به تدریج علایمی همچون زود خسته شدن، دشواری در تمرکز، دشواری در به‌خواب رفتن یا حفظ تداوم خواب و یا خوابیدن توام با بی‌قراری نیز به سراغشان می‌آید.
وقتی بیماری با چنین مشکلاتی مراجعه می‌کند، به طور قطع همیشه تعیین آزمایش‌ها و معاینات لازم و ضروری برای کنار گذاشتن یک علت جسمی احتمالی صورت می‌گیرد و تنها پس از آن است که سر منشأ علایم بیمار را مسائل روحی و روانی تشخیص می‌‌دهیم. در اصل، کنار گذاشتن علل جسمی یکی از اصول کاری در میان روانپزشکان است. متاسفانه با وجود تمام این کارها، پذیرفتن علل روحی برای علایم ایجاد شده در فرد، گاه از طرف بیمار پذیرفته نمی‌شود و به این ترتیب ممکن است تا مدت‌ها به تلاش بی‌ثمر خود ادامه دهد. به همین دلیل است که تنها یک نفر از هر سه نفر که مبتلا به اختلال اضطرابی فراگیر هستند، درصدد درمان روانپزشکی برمی‌آیند. 
● واما راه‌حل…!
موثرترین راه درمان بیماران دچار اختلال اضطرابی فراگیر، ترکیبی از درمان‌های دارویی و غیردارویی است. بیشتر بیماران وقتی فرصت آن را می‌یابند که با پزشکی علاقمند و دلسوز درباره مشکلات‌شان صحبت کنند، احساس می‌کنند که اضطراب‌شان به میزان قابل توجهی کم می‌شود.
اگر پزشک موقعیت‌های بیرونی را که برای بیمار اضطراب‌آور است، کشف کند، ممکن است به تنهایی یا به کمک خود بیمار و یا خانواده‌اش بتواند با ایجاد تغییراتی در محیط بیمار، فشارهای زیادی را که بر او وارد می‌شود کم کند. تخفیف علایم اغلب باعث می‌شود که بیمار بتواند در کار و روابط روزمره‌اش کارکرد موثرتری داشته باشد و این خود، پاداش و رضایت‌ بیشتری برایش فراهم می‌آورد که اثر درمانی دارد. 
طی درمان‌های غیردارویی، تلاش بر این است که تحمل اضطراب را در بیمار افزایش دهیم و اضطراب را به کلی رفع کنیم. تحمل اضطراب بنا به تعریف، این قابلیت است که فرد وقتی دچار اضطراب می‌شود، لازم نباشد آن را تخلیه کند.مجموعه‌‌ای از فنون رفتاری نیز که مستقیما به علایم جسمی بیمار می‌پردازد، کمک کننده است. از جمله می‌توان به فنون آرام‌سازی اشاره کرد. در عین حال داروها نیز اثر بسیار خوبی در کنترل علایم دارند. زمانی که داروها با روش‌های غیردارویی همراه می‌شوند، اثر درمان قوی‌تر و ماندگارتر می‌شود. به همین دلیل امروزه توجه به استفاده از درمان‌های ترکیبی بیشتر شده است. به این ترتیب و با وجود این همه روش‌های متنوع برای درمان اختلال اضطرابی فراگیر، تحمل علایم این بیماری و اثراتی که بر کارکرد فرد می‌گذارد، عملی بیهوده است و تنها به از دست رفتن سال‌های خوش زندگی منجر می‌شود.
منتشر شده در
دسته‌بندی شده در اضطراب

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *