درس زندگي 5
در جستجوي خود به دنبال خوشبختي آهسته برويد تا خوشبختي با احتمال بيشتري به شما برسد
در زندگي امروزه همچون تراژديهاي يوناني، آيا ما بايد شگفتزده شويم که بسياري از افراد موفق آدمهاي خوشبختي نيستند؟ در صورتي که توجه نکرده نباشيد، دستيابي به موفقيت قراردادي بسيار آسانتر از رسيدن به خوشبختي است. صدها هزار نفر انسان مبتلا به بيماريهاي عصبي وجود دارد که موفق هستند- اما هيچکدامشان خوشبخت نيستند!
پس اگر موفق هستيد و خوشبخت نيستيد، چگونه خوشبختي را ايجاد ميکنيد؟ اولاً، از روي ياس و نااُميدي به دنبال خوشبختي نگرديد. به نظر ميرسد که خوشبختي افرادي را که نسبت به آن نااُميد هستند، دوست ندارد. در جستجوي خود به دنبال خوشبختي آهسته برويد تا خوشبختي با احتمال بيشتري به شما برسد. هر چقدر بيشتر از طريق موفقيت يا غيره در جستجوي خوشبختي باشيد، بيشتر به نظر ميرسد که خوشبختي از شما فرار ميکند. شما نميتوانيد با خريدن خوشبختي يا تلاش مداوم براي رسيدن به خوشبختي به آن دست يابيد.
به شکل متناقضي، اگر هدف اصلي شما در زندگي خوشبخت بودن است، خوشبختي هميشه از دستان شما خواهد گريخت. اريک هوفر بر اين باور بود که: «جستجوي خوشبختي يکي از منابع اصلي بدبختي است.» ويکتور فرانکل در اينباره مينويسد: «اين جستجوي مداوم خوشبختي است که مانع از رسيدن به خوشبختي ميشود.» و اديت وارتون در اين زمينه اظهار ميدارد: «اگر ما فقط تلاش براي خوشبخت بودن را متوقف کنيم، داراي اوقات نسبتاً خوبي هستيم.»
به جاي جستجوي خوشبختي، بر اساس روش معمول و جاري زندگي و نه روشي که زندگي بايد آن طور باشد، شروع به زندگي کردن کنيد. بدبختي زياد با اين باور به وجود ميآيد که زندگي از آنچه که حقيقتاً است، بايد متفاوت باشد. پذيرش حقيقت براي روش معمول و جاري زندگي شما را از زندان روشي که زندگي بايد آنگونه باشد، آزاد ميکند.
وقتي جهان آنچه را که ميخواهيد براي شما به ارمغان نميآورد، مايوس و نااُميد نشويد. به جاي بسياري از چيزهايي که از شما دريغ شده است، عالم چيز بهتري براي شما به ارمغان ميآورد. کشف آن چيز، وظيفهي شماست. به طرز شگفت انگيزي يک زندگي همراه با خوشبختي عدم وجود بدبختي نيست. بدبختي به زندگي شما وارد ميشود چه آن را بخواهيد و چه نه. خوشبختي نيز همينطور. آنچه ميخواهيد انجام دهيد به عهدهي خود شماست.
وقتي خوشبختي شما را فراموش ميکند، ببينيد چه گنجهايي را ميتوانيد در بدبختي خود پيدا کنيد. زياد طول نخواهيد کشيد پيش از آن که خوشبختي به ياد بياورد چه کسي هستيد، و دوباره به زندگيتان وارد شود.
اين احتمال را ناديده نگيريد که بهشت ممکن است آنجايي باشد که الان در آن هستيد. ظاهراً همه ميخواهند در موقعيتي باشند که در آن قرار ندارند. موقعيتي که الان در آن هستيد را انتخاب کنيد تا خوشبختتر از 90% انسانهاي روي زمين باشيد.
با اين وجود، چرا تا اين حد زمان، انرژي و پول را به تلاش براي خريد بزرگترين خانهاي که اعتبار کارت شما اجازه ميدهد، صرف ميکنيد؟ حقيقت اين است که يک خانهي کوچک ميتواند به اندازهي يک خانهي بزرگ خوشبختي براي شما داشته باشد. بعضي وقتها، در حقيقت همين يک خانهي کوچک حتي خوشبختي بيشتري براي شما به همراه دارد!
اگر ميخواهيد خوشبختتر باشيد، سعي کنيد با جريان زندگيتان کمي بيشتر همراه شويد. بگذاريد امور زندگي به شکل طبيعي رخ بدهد به جاي اينکه هميشه سعي کنيد آنها را وادار به رخ دادن کنيد. هميشه سوار شدن بر يک اسب در جهتي که ميرود، آسانتر است. به عبارت ديگر، به جاي جستجوي خوشبختي منبع خوشبختي باشيد. شما مجبور نيستيد در جستجوي خوشبختي باشيد اگر خوشبختي آن جايي است که شما از آن ميآييد.
با توجه به همهي آن چيزي که گفته شد، خوشبختي روش سفر و نه مقصد است. خوشبختي محصول دستيابي به اهداف است اما فيذاته يک هدف نيست. اساتيد ذن به ما ميگويند که ما زيبايي زندگي را با هدف قرار دادن خوشبختي ذائل ميکنيم. آنها ميگويند خوشبختي عمل زندگي در لحظهي حال است: خوشبختي آن چيزي است که ما انجام ميدهيم. ياد بگيريد چگونه زندگي کنيد و هر روز خوشبخت باشيد تا براي هميشه خوشبخت زندگي کنيد.