چگونه ثروت به سراغ شما می آید

چگونه ثروت به سراغ شما می آید

هنگامی که می‌گویم شما نباید معاملات دندان گیر و آنچنانی داشته باشید، منظورم این نیست که نباید هیچ نوع معامله‌ای را با هیچ کسی انجام دهید یا این که هیچ ضرورتی وجود ندارد که با هم نوعان خود به داد و ستد بپردازید.

منظور من از این حرف این است که شما نباید با آن ها معاملات ناعادلانه داشته باشید. به عبارت دیگر، نباید در قبال انجام هیچ صاحب ثروت و مکنت شوید اما می‌توانید به هر شخصی بیشتر از آن چه که از او می گیرد اعطا کنید .

 

شما نمی‌توانید بیشتر از آن چه را که از کسی دریافت کرده‌اید نقدا به او پس بدهید اما می توانید به جای پرداخت به شکل نقدی در قبال هر آن چه که از او دریافت کرده‌اید چیزی را بدهید که استفاده بیشتری برایش داشته باشد. کاغذ، جوهر و سایر مواد به کار گرفته شده در چاپ این کتاب ممکن است ارزش پولی را که به خاطر آن می پردازید نداشته باشد اما اگر مفاهیم و ایده های مطرح شده در این کتاب برای شما هزاران دلار را به ارمغان بیاورد، قطعا فریب کسانی که این کتاب را به شما فروخته اند نخورده اید و پول خود را به درستی خرج کرده اید. در حقیقت، آنها در قبال آن چه که ارزش نقدی پایینی داشته است چیزی را دریافت کرده اند که از ارزش بالاتری برای آن ها برخوردار بوده است.

بیایید فرض کنیم که من دارای عکسی از یکی از هنرمندان بزرگ هستم که در یک جامعه پیشرفته هزاران دلار ارزش دارد. من این نقاشی را به بفین بی   ( Baffin Bay )می دهم و این فروشنده یکی از ساکنان بومی را متقاعد می کند که یک دسته پشم  را به ارزش پانصد دلار در ازای گرفتن آن به من پرداخت کند. در واقع، من با انجام این کار او را فریب داده‌ام، زیرا این پشم هیچ کاربردی برای او ندارد. به عبارت دیگر، این پشم هیچ ارزشی برای استفاده او ندارد و چیزی را به زندگی او اضافه نمی کند.

اما فرض کنید که من به او تفنگی بدهم که ارزش آن فقط پنجاه دلار باشد. پس در واقع طرف معامله من معامله خوبی را انجام داده است زیرا او می تواند از آن تفنگ استفاده بهینه کند. این تفنگ کارایی بسیار بیشتری نسبت به پشم خالی و انبوه فراوانی از غذا بری او خواهد داشت و در هر صورت به زندگی او چیزی را خواهد افزود. این تفنگ می تواند او را ثروتمند کند.

هنگامی که شما از عرصه رقابت به عرصه خلاقیت حرکت می کنید، می توانید معاملات تجاری خود را خیلی دقیق تر بررسی کنید و اگر شما به کسی چیزی را می فروشید که هیچ چیز مهمی را به زندگی او نمی افزاید، پس باید تلاش کنید تا آن معامله را متوقف کنید. شما نباید کسی را در معامله ای شکست دهید یا با هدف برنده شدن با او معامله کنید. اگر شما درشغلی هستید که مستلزم پیشی گرفتن از کسی  می باشد، پس بلا فاصله ازآن شغل بیرون بیاید.

به هر کسی به جای پرداخت به شکل نقدی در قبال هر آن چه که از او دریافت می‌کنید چیزی را بدهید که استفاده بیشتری برایش داشته باشد. پس شما به وسیله هر معامله تجاری که انجام می دهید چیزی را به زندگی جهانیان اضافه می کنید. اگر افرادی زیر دست شما کار می کنند، شما باید خواستار کاری از آنها باشید که بیشتر از حقوقی که به آنها پرداخت می‌کنید ارزش نقدی برای شما به ارمغان بیاورند اما  می‌توانید همچنین شغل خود را به گونه‌ای طراحی کنید که پیشرفت و توسعه را برای شما به همراه بیاورد و در نتیجه هر کارمندی که می خواهد در شغلش پیشرفت کندهر روز به این هدف نایل آید.

شما می توانید شغل خود را به گونه ای برای کارمندان خود طرح ریزی کنید که با اهداف موجود در این کتاب ( ثروتمند شدن) همخوانی داشته باشد. شما می توانید به عنوان یک مدیر شغل خود را به گونه ای مدیریت کنید که حکم یک نردبان را برای کارمندانتان داشته باشید. یعنی هر کدام از کارمندانتان که دارای مشکلات مالی می‌باشند بتوانند از این نردبان بالا روند و به ثروت و موفقیت دست پیدا کنند. و با توجه به این موقعیت ، اگر آنها به ثروت دست پیدا نکردند، این دیگر تقصیر شما نیست.

منبع " کتاب چگونه ثروتمند شویم  با ترجمه استاد آرام "

انتشارات تجسم خلاق

www.aram24.ir

توسط aram

مدیر مجموعه تجسم خلاق

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *