راه استاد شدن
زندگي استاد آمار داس بايد به عنوان يك الگو هميشه پيشروي ديگر شاگردان و رهروان راه حق و حقيقت باشد. او مدتهاي طولاني تحت تعاليم گورو آنگاد قرار گرفت و از خدمت به او لذت مي برد.
آمارداس احترام بسيار زيادي براي گوروي خود قايل بود. فرمانبرداري و اطاعت محض از گورو سرلوحه كار او بود. او صبحها كوزه را برميداشت و از آب رودخانه مقدس براي استاد خود آب ميآورد تا خود را شستشو دهد.
آمارداس هيچگاه مستقيم به چشمهاي استادش خيره نميشد و هميشه هنگام صحبت با او به پايين نظر ميدوخت.
گورو آنگاد نسبت به او بسيار سختگير بود؛ زيرا معتقد بود كه نظم و سختكوشي بايد سرلوحه يك مريد واقعي باشد. آمارداس در تمام اين سالها، حتي يك لحظه هم به مهرباني و لطف استاد خود شك نكرد و صميمانه به استادش خدمت كرد.
روزي عدهاي از راهبان در كنار رودخانه مقدس، مشغول ساختن منزل محقري براي خود بودند. گورو آنگاد از آمارداس ميخواهد كه به آنها كمك كند. پس از حاضرشدن اقامتگاه راهبان، گورو آنگاد از آماداس ميخواهد كه از حضور مادي او فاصله بگيرد. او گمان ميكرد، ديگر زمان آن فرا رسيده كه آمارداس بتواند بدون حضور مادي ارتباط مستحكمي با او برقرار كند؛ بنابراين، گوروآنگاد او را به اقامتگاه راهبان در كنار رودخانه ميفرستد؛ اما سالها همچنان ارتباط مريد و استاد حتي مستحكمتر از قبل برقرار بود. آمارداس سالهاي طولاني در آن اقامتگاه زندگي ميكند و روزي خود يك گوروي بزرگ و استادي معروف ميشود.
منبع " کتاب غذای روح ۲ با ترجمه دکتر آرام "
انتشارات تجسم خلاق
www.aram24.ir